برنامهٔ الهی صدساله بشی
علاوه بر همهی این سرگرمیها که به صورت غرفههای مختلف طراحی شده بود، گروه شاد موسیقی و نمایش در تمام مدت مشغول اجرای برنامه بود. در پایان مراسم از پرستاران مجموعهی «حال خیلی خوب» و برندگان مسابقات تقدیر شد. همچنین پکهای هدیهی سلامتی شامل تبسنج، تست بیناییسنجی و آینهی معاینه دندان به هرکدام از دانشآموزان اهدا شد. با توجه به اینکه قرار است این برنامه باز هم در مدرسه تکرار شود از بچهها خواستیم برای گردهمایی بعدی درخت خانواده یا همان شجرنامهشان را طراحی و تزیین کنند.
برنامهی الهی صدساله بشی از زبان یکی از شرکتکنندگان
هفتهی گذشته نوهام با دعوتنامهای از سمت مدرسهشان به خانهام آمد. در این دعوتنامه از بچهها خواسته شده بود روز پنجشنبه به همراه پدربزرگ و مادربزرگشان برای شرکت در مراسمی با نام «الهی صدساله بشی» به مدرسه بیایند. صبح پنجشنبه ساعت ۹ با نوهام وارد مدرسه شدیم. توی حیاط میزهای گرد با صندلیهای دورش فضای صمیمی را بهوجود آورده بود. مربیان مدرسه حاضر بودند و مشخصات ما را میپرسیدند. نام، شغل، علاقمندیها و مهارتهایمان را توی فرمهایی یادداشت کردند. برنامه با موسیقی آغاز شد و همزمان پدربزرگها و مادربزرگها به ترتیب شماره برای انجام تست سلامت به داخل سالن راهنمایی میشدند. من و نوهام پشت یکی از میزها نشستیم. هر میز بازی مخصوصی داشت که میتوانستیم سرگرم شویم. بازیهایی مثل دوز بازی، اتلو، کریدور و… مجری برنامه با مسابقههای گروهی حسابی بچهها و بزرگترها را به هیجان آورده بود. مثلاً توی یکی از بازیها بچهها با کاردستی نمکدان کلمهای را انتخاب میکردند و ما با آن کلمه خاطره یا ضربالمثلی میگفتیم. وقتی شمارهام را خواندند دستدردست نوهام به سالن رفتیم. آنجا هم میزهایی با موضوعات مختلف قرار داشت. یک طرف سالن مادربزرگها و پدربزرگها کنار نوههایشان نشستهبودند و روی یک پارچهی سفید با هم نقاشی میکردند. در طرف دیگر، یکی از دانشآموزان دبیرستان فرهنگ به بچهها اوریگامی یاد میداد. بچهها با ذوق دورش جمع شده بودند و قایق، موشک و کلاه میساختند. چندنفر دیگر مشغول یک بازی فکری هیجانانگیز بودند. روی یکی از دیوارها درختی با نام درخت آرزوها کشیده بودند. بچهها روی برگهایی که خودشان قیچی میکردند، آرزوهایشان را مینوشتند و به درخت میچسباندند.
علاوه بر اینها در اتاق آتلیه که با پردهای سبزرنگ مجهز شده بود از ما و نوهمان عکاسی میکردند. زمان انتظارمان برای تست سلامت را با همهی این سرگرمیها پر کردیم. نوهام در طول مدتی که من مشغول انجام تست سلامت یعنی تست قند خون، فشار خون و اکسیژن بودم با دوستانش فوتبالدستی بازی میکرد. عکس یادگاری را که گرفتیم برگشتیم توی حیاط و با شیر گرم و کیک از ما پذیرایی شد. دوتا از بچههای دبستانی با بلندگویی به سراغ ما آمدند و به زبان انگلیسی گزارشی از برنامهٔ الهی صدساله بشی تهیه کردند. توی حیاط همچنان بساط بازی و مسابقه به راه بود. یکی از مسابقههای جالب، ساختن کلمه با حروف جملهی «الهی صدساله بشی» بود. ما توانستیم بیست تا کلمه بنویسیم. بعد به برندههای مسابقاتی که برگزار شد جایزه دادند. و همینطور به مناسبت ولادت حضرت زینب(س) و روز پرستار، از پرستارانی که با مهربانی و صبر از همهی ما آزمایش و تست گرفته بودند تقدیر شد. در آخر مراسم بستههای هدیه شامل تست بیناییسنجی، تبسنج و آینهی معاینه دندان به همهی دانشآموزان اهدا شد. همینطور برگهای که در آن نحوهی رسم درخت خانواده( شجرهنامه) آموزش داده شده بود. ظاهراً برای برنامهی بعدی بچهها باید درختی بکشند و با سلیقهی خودشان تزیین کنند. بعد نام و نسبت خویشاوندان را توی آن یادداشت کنند و با این روش درخت خانوادهی خودشان را بسازند. در این روز بهیادماندنی توانستم بعد از مدتها زمان شاد و هیجانانگیزی را با نوهام سپری کنم. تمام مدت با بازیهای خلاقانه سرگرم بودیم. احساس میکنم بعد از این برنامه به نوهام نزدیکتر شدم و او را بهتر از قبل میشناسم. علاوه بر همهی اینها با انجام یک تست رایگان از وضعیت سلامتم مطلع شدم. بیصبرانه منتظر برنامهی بعدی مدرسه با حضور پدربزرگها و مادربزرگها هستم.