کلاس‌های مهندسی خلاق دبستان

در دبستان فرهنگ، کلاس‌های «مهندسی خلاق» با همکاری مجموعه‌ی سمف‌کیدز ویژه‌ی پایه‌های پیش‌دبستانی و کلاس‌های اول و دوم برگزار می‌شود. این کلاس‌ها در قالب ۲۸ جلسه آموزشی و در طول ساعت رسمی مدرسه اجرا می‌شوند تا دانش‌آموزان در محیطی شاد و خلاق، مفاهیم علمی و مهارتی را به‌صورت عملی تجربه کنند. محور اصلی این دوره، دست‌ورزی و ساخت پروژه‌های ساده و کاربردی است؛ فعالیت‌هایی که باعث رشد تمرکز، هماهنگی چشم و دست، تفکر منطقی و همکاری گروهی می‌شود.
پروژه‌ها متناسب با سن و توانایی هر پایه طراحی شده‌اند و ارتباط مستقیمی با مفاهیم درسی آن‌ها دارند. در طول سال تحصیلی، هر دانش‌آموز به‌طور میانگین پنج تا شش پروژه عملی می‌سازد و ضمن لذت بردن از فرایند ساخت، با اصول اولیه مهندسی، خلاقیت و حل مسئله آشنا می‌شود. در هفته گذشته، دانش‌آموزان پیش‌دبستان و پایه‌های اول و دوم با پروژه‌های خود آشنا شدند و پس از تشکیل گروه‌ها، نخستین مرحله از کار عملی‌شان را آغاز کردند. فضای این کلاس‌ها پر از هیجان، همکاری و کشف است؛ جایی که کودکان با دستان خود، ایده‌هایشان را به واقعیت تبدیل می‌کنند.

پروژه‌های سمف‌کیدز 

در هر پایه تحصیلی متناسب با توانایی‌های دانش آموزان بیش از 200 عنوان پروژه که منطبق بر کتب درسی هر پایه می‌باشند، در دسته‌های زیر طراحی و تولید شده است:

پروژه‌های علوم مانند صابون سازی،اسلایم سازی، عطرسازی، لوسیون سازی،اجاق گاز خورشیدی، فلاسک، جعبه نور، پریسکوپ، سیستم گردش خون، سیستم تنفسی و…

پروژه‌های مکانیکی مانند ساخت پل گلدن گیت، جرثقیل، منجنیق، بالابر، بیل مکانیکی، چوب ماهیگیری، توربین بادی،گلایدر، پل مقاومتی، تخت هیدرولیکی،قایق پدالی و…

پروژه‌های الکترونیکی مانند ساخت دزدگیر خانه، آسانسور، پنکه، چراغ خواب، توربین تولید برق، اعصاب سنج، هواپیما موتوردار، ماشین کنترلی، ربات فوتبالیست و…
​​​​​​​
پروژه‌های هنری مانند مجسمه‌سازی، نقاشی روی سطوح، نقاشی با آبرنگ، نقاشی با گواش، عروسک‌سازی، اسمبلاژ، کلاژ، کاریکاتور و …

سمف‌کیدز

نحوه برگزاری کلاس‌های سمف‌کیدز در فرهنگ

در دبستان فرهنگ، همکاری با مجموعه‌ی سمف‌کیدز فراتر از ارائه بسته‌های ابزار و ادوات ساخت پروژه‌ها است. این مجموعه با شناخت دقیق نیازهای مدارس، یک پکیج کامل خدمات آموزشی را در اختیار مدرسه قرار می‌دهد تا تجربه‌ی یادگیری برای دانش‌آموزان به بهترین شکل ممکن پیش رود.

هر مدرسه یک سوپروایزر اختصاصی دارد که به‌صورت دوره‌ای به مدرسه سرکشی می‌کند، روند اجرای پروژه‌ها را نظارت می‌کند و مشکلات کلاس یا دانش‌آموزان را برطرف می‌سازد. سوپروایزر در تمام روزهای هفته پاسخگوی سوالات کادر مدرسه و والدین است.

برای شفافیت و پیگیری پیشرفت، سیستم گزارش‌دهی آنلاین امکان اطلاع دقیق از نحوه پیشرفت هر جلسه و عملکرد هر دانش‌آموز را فراهم می‌کند. علاوه بر آن، گزارش‌های متنی و تصویری در گروه‌های مدارس ارسال می‌شود تا والدین از روند کلاس‌ها مطلع باشند.

سوپروایزر همچنین جلسات توجیهی والدین در ابتدای سال و جلسات توضیح روند کلاس‌ها در طول سال تحصیلی را برگزار می‌کند تا والدین با اهداف و مراحل هر دوره آشنا شوند. در بسته خدمات، یک پروژه آنلاین نیز در نظر گرفته شده است تا کلاس‌ها در ایام تعطیلات اعلامی آموزش و پرورش به‌صورت آنلاین ادامه یابد.

در پایان سال، نمایشگاه پروژه‌های دانش‌آموزان برگزار می‌شود تا والدین با خروجی کلاس‌ها آشنا شوند و امکان جذب دانش‌آموزان جدید فراهم گردد. بدین ترتیب، نحوه کار سمف‌کیدز در دبستان فرهنگ ترکیبی از پشتیبانی حرفه‌ای، آموزش عملی، تعامل با والدین و گزارش‌دهی مستمر است تا تجربه‌ای کامل و خلاقانه برای دانش‌آموزان ایجاد شود.

آموزش مسئولانه هوش مصنوعی به کودکان

هوش مصنوعی امروز ستون اصلی بسیاری از فناوری‌های کاربردی است. حضور آن در زندگی کودکان به اندازه‌ای پررنگ شده که استفاده روزمره از موبایل، بازی و حتی کمک‌گرفتن از جست‌وجوگرها، بدون آگاهی از چیستی و عملکرد هوش مصنوعی، می‌تواند وابستگی و سوء‌برداشت ایجاد کند. به همین دلیل، آموزش دقیق و مسئولانه هوش مصنوعی در سنین دبستان فرصتی برای تربیت نسلی آگاه، پرسش‌گر و خلاق فراهم می‌سازد. مدرسه فرهنگ با طراحی برنامه‌های آموزشی اصولی، تلاش می‌کند دانش‌آموزان را با این فناوری آشنا کند تا به جای مصرف‌کننده، به کاربران توانمند و تحلیل‌گر تبدیل شوند.

چرا آموزش هوش مصنوعی در سنین دبستان ضروری است؟

سن ۶ تا ۱۲ سالگی دوره شکل‌گیری پایه‌های تفکر منطقی و استدلالی کودکان است. در این دوره، مواجهه هوشمندانه با فناوری به کودک یاد می‌دهد ابزارها چگونه اطلاعات را جمع‌آوری، تحلیل و بر اساس الگو تصمیم‌گیری می‌کنند. وقتی کودک بداند چرا یک بازی حرکاتش را پیش‌بینی می‌کند یا چرا موتور جست‌وجو نتایجی متناسب با علایقش نمایش می‌دهد، درک عمیق‌تری از سازوکار دنیای دیجیتال پیدا خواهد کرد. این درک، نه‌تنها قدرت تشخیص درست از نادرست را افزایش می‌دهد، بلکه کودکان را برای آینده‌ای آماده می‌سازد که هوش مصنوعی بخش جدایی‌ناپذیر هر شغل و فعالیتی خواهد بود.

اهداف مدرسه فرهنگ در آموزش هوش مصنوعی

در مدرسه فرهنگ، آموزش هوش مصنوعی صرفاً معرفی یک فناوری نیست؛ بلکه ایجاد نگرشی صحیح نسبت به فرصت‌ها و چالش‌های آن است. هدف ما این است که کودک بداند چگونه از ابزارهای AI برای یادگیری، خلاقیت و حل مسئله استفاده کند و در عین حال نسبت به مخاطرات احتمالی مانند نقض حریم خصوصی یا اطلاعات نادرست هوشیار باشد. بنابراین، محورهای آموزشی ما شامل شناخت مفاهیم پایه‌ای مانند داده و الگو، آشنایی با کاربردهای مفید و افزایش توانایی تحلیل پیام‌های دیجیتال است. این ساختار آموزشی کمک می‌کند کودک هم مهارت‌های فنی و هم مهارت‌های اخلاقی مرتبط با هوش مصنوعی را هم‌زمان در خود تقویت کند.

روش‌های آموزش مسئولانه هوش مصنوعی در مدرسه فرهنگ

۱. آموزش مفاهیم پایه به زبان ساده

در این مرحله، مفاهیم پیچیده‌ای همچون یادگیری ماشینی، تشخیص الگو یا تحلیل داده‌ها با مثال‌های ملموس برای کودک قابل فهم می‌شوند. برای نمونه، توضیح می‌دهیم چگونه گوشی چهره صاحب خود را تشخیص می‌دهد یا چرا برنامه‌ها سلیقه کاربر را به‌مرور بهتر حدس می‌زنند. این شیوه باعث می‌شود کودک به جای ترس از فناوری یا برداشت جادویی از آن، واقعیت علمی پشت آن را بشناسد و ارتباط منطقی بین عملکرد دستگاه‌ها و داده‌های ورودی را درک کند.

۲. استفاده از ابزارهای آموزشی مناسب سن

آموزش هوش مصنوعی در مدرسه فرهنگ همراه با فعالیت‌های عملی و ساخت پروژه‌های ساده انجام می‌شود. محیط‌های گرافیکی و بازی‌محور برای آشنایی اولیه با تفکر الگوریتمی استفاده می‌شوند تا کودک به‌صورت تدریجی یاد بگیرد که مسائل چگونه به مراحل کوچک تقسیم شده و با دنبال کردن یک منطق مشخص حل می‌شوند. نتیجه این مدل آموزشی، افزایش علاقه و مشارکت دانش‌آموز در کلاس و شکل‌گیری ذهنی منظم و تحلیل‌گر است.

۳. تقویت تفکر انتقادی و سواد رسانه‌ای

یکی از مهم‌ترین جنبه‌های آموزش مسئولانه، توانایی تشخیص صحت اطلاعات در فضای دیجیتال است. کودکان یاد می‌گیرند هر آنچه در اینترنت یا تولیدات هوش مصنوعی می‌بینند الزاماً حقیقت نیست و باید درباره منابع، اهداف و پیام‌ها سؤال بپرسند. این آموزش‌ها از آن‌ها در برابر شایعات، اخبار جعلی و توصیه‌های آسیب‌زا محافظت می‌کند و مهارت بررسی و ارزیابی محتوا را در آنان تقویت می‌نماید.

۴. یادگیری اصول اخلاقی و امنیت دیجیتال

در کنار آموزش ابزارها، اصولی مانند حفظ حریم خصوصی، عدم اشتراک اطلاعات شخصی و رفتار محترمانه در ارتباطات آنلاین به‌طور جدی مورد توجه قرار می‌گیرد. دانش‌آموزان می‌آموزند که هوش مصنوعی چگونه داده‌های انسان‌ها را پردازش می‌کند و چرا کنترل و محافظت از اطلاعات مهم است. این آموزش‌ها باعث می‌شود کودکان به‌جای وابستگی به فناوری، رابطه‌ای مسئولانه و ایمن با آن برقرار کنند.

۵. اجرای پروژه‌های کاربردی و فعالیت‌های گروهی

کودکان در قالب پروژه‌های گروهی، آموخته‌های خود را در تولید محتواهای ساده به‌کار می‌گیرند؛ برای مثال ساخت داستانی با کمک ابزارهای AI، تولید یک پوستر دیجیتال یا طراحی شخصیت‌های انیمیشنی. این فعالیت‌ها علاوه بر تقویت خلاقیت، مهارت همکاری و حل مسئله گروهی را نیز در دانش‌آموزان توسعه می‌دهد.

نقش والدین در تکمیل آموزش هوش مصنوعی

آموزش مسئولانه بدون مشارکت خانه ناقص است. والدین باید استفاده فرزند از دستگاه‌های دیجیتال را هدایت و مدیریت کنند و با گفت‌وگو درباره چالش‌های فضای آنلاین، او را در تصمیم‌گیری‌های درست حمایت نمایند. مهم است کودک بداند هدف از استفاده فناوری، یادگیری و خلاقیت است نه صرفاً سرگرمی بی‌هدف. مشارکت فعال والدین باعث می‌شود نگرش کودک نسبت به هوش مصنوعی متعادل، سالم و سازنده شکل بگیرد.

جمع‌بندی

آموزش صحیح هوش مصنوعی در سنین دبستان، آگاهی و توانایی تصمیم‌گیری در حوزه فناوری را در نسل آینده ایجاد می‌کند. مدرسه فرهنگ با برنامه‌ای هدفمند، تلاش می‌کند کودکان را با این فناوری مهم آشنا سازد و از آن‌ها شهروندان دیجیتال مسئول، تحلیل‌گر و خلاق آینده بسازد؛ کودکانی که از هوش مصنوعی نه برای وابستگی، بلکه برای پیشرفت و تولید ارزش استفاده خواهند کرد.



نویسندگان کوچک

نویسندگان کوچک برنامه‌ای بود که طی آن دانش‌آموزان پنجم و ششم دبستان فرهنگ، ایده‌ها و داستان‌های خود را به شکل کتاب درآوردند.

کارگاه حرکت بدن

کارگاه حرکت بدن برای دانش‌آموزان کلاس پنجم دبستان فرهنگ برگزار شد. در این کارگاه بچه‌ها با مفاصل و استخوان‌های بدن انسان آشنا شدند و ماکت‌هایی از اعضای بدن ساختند.

مدرسه فرهنگ تلاش می‌کند با فعالیت‌های مهیج و جذاب موجب شور و اشتیاق دانش‌آموزان به یادگیری شود.

کارگاه حرکت بدن ۱۴۰۲

کارگاه همدلی مخصوص دبیران

کارگاه‌های همدلی مجتمع آموزشی فرهنگ با هدف ایجاد همبستگی، تعامل مثبت و ارتقاء همکاری بین معلمان و دانش‌آموزان تشکیل می‌شوند.

کارگاه‌ داستان و بازی معلمان

داستان و بازی یکی از ابزارهای مهم وکارآمد برای معلمان هستند. افزایش توانمندی معلمان به صورت عملی، برای استفاده از این ابزار از اهداف برگزاری این دوره بود.

اختلال پردازش شنیداری مرکزی

اختلال پردازش شنیداری AND یا اختلال پردازش شنیداری مرکزی CAPD  که اصطلاحاً بدشنوایی گفته می‌شود، یک مشکل شنوایی است که در حدود ۵ درصد کودکان که به مدرسه می‌روند از این اختلال رنج می‌برند.

کودکان مبتلا به این اختلال نمی‌توانند همانند گروه همسالان خود آن چه را که می‌شنوند به طور کامل پردازش کنند چون سیستم عصبی آن‌ها در دریافت و پردازش داده‌های صوتی هماهنگ نیست.

می­توان گفت یک مانع با مسیر عصبی عبور صداها (به ویژه گفتار) به سمت مغز تداخل دارد و باعث بروز CAPD  می­‌گردد.

غربالگری

کودکان بدشنوا، درآزمون‌های پایه شنوایی مثل اودیومتری تون خالص یا اودیومتری گفتاری آستانه‌ها، نتایج طبیعی دارند اما برای فهم گفتار در محیط­‌های پرچالش شنیداری مانند: محیط­‌های پرسروصدا دچار مشکل می‌شوند.

چون آزمون غربالگری شنوایی کودکان که درطرح سنجش سلامت قبل از ورود به مدرسه انجام می‌شود جزء تست‌های پایه شنوایی بوده و حساسیت لازم برای تشخیص بد شنوایی را ندارد لذا والدین باید نسبت به علائم این اختلال آگاه باشند و در صورت مشاهده آن درفرزند دلبندشان سریعاً با یک اودیولوژیست مجرب مشاوره کنند.

پیش آگاهی

کودکان بد شنوا وقتی به ۷ سالگی رسیده و وارد مدرسه می‌شوند نیاز به یادگیری را بیش از پیش درک می‌کنند. ازسویی اگر بد شنوایی آن­ها به درستی تشخیص داده نشود مشکلات عدیده‌ای را در یادگیری از راه شنوایی خواهند داشت ممکن است نسبت به همسالان خود افت تحصیلی و یا حتی عدم رغبت به مدرسه را نشان دهند.

بسیارند کودکانی که ظاهری طبیعی دارند، رشد جسمی و هوش نسبتاً عادی دارند، به خوبی صحبت می‌کنند، مانند سایر کودکان بازی و ارتباط برقرار می‌کنند، فعالیت‌های خود را در منزل به خوبی انجام می‌دهند و کاملاً عادی رفتار می‌کنند، ولی وقتی به مدرسه می‌روند، دریادگیری مشکلات جدی دارند. چنین افرادی ممکن است دچار اختلال یادگیری باشند. اختلالات یادگیری ممکن است با یکی از نشانه‌های زیر همراه باشند:

اختلال گفتاری، اختلال نوشتاری، اختلال خواندن و اختلال در حساب کردن.

دو وظیفه عمده دستگاه شنوایی توانایی شنیدن و مهارت گوش دادن است.

شنیدن یعنی اینکه صداها و اطلاعات شنوایی از محیط اطراف جمع آوری و وارد سیستم شنوایی می‌شود.

مهارت گوش دادن یا پردازش شنیداری یعنی صداهایی (صداهای غیرگفتاری و گفتاری) که شنیده شده مورد تجزیه تحلیل قرار گیرد.

بد شنوایی یعنی با وجود شنیدن هنجار، مشکل گوش دادن یا نقص در تفسیر اطلاعات شنیده شده وجود دارد.

علایم درخردسالی و نوزادی

علایم CAPD بسته به شدت بیماری که از خفیف تا شدید، متغیر است و می تواند حالت‌های بسیار متفاوتی داشته باشد. اگردرکودک یا دانش‌آموز خود این علائم را مشاهده کرده‌اید باید به بدشنوایی او مشکوک شوید:

  • واکنش زیاد و ناگهانی به صداها
  • عدم تمایل به برقراری ارتباط با همسالان

سابقه ابتلا به التهاب گوش، سرماخوردگی‌های مکرر و آلرژی سیستم تنفسی

علایم در سن ۲ تا ۵ سالگی

از نشانه‌های شایع این سنین می توان به موارد زیر اشاره کرد:

علاقه‌مندی زیاد به موسیقی

تاخیر در یادگیری کلمات

عدم علاقه در گوش دادن به داستان

عدم تمایل به بازگویی داستان

حواس پرتی هنگام گوش دادن به داستان

در حال حاضر در جوامع در حال توسعه مهمترین چالش در زمینه بد شنوایی تشخیص درست و به هنگام آن برای پیگیری روند درمان است.

علل بروز بدشنوایی چیست؟

بدشنوایی یک اختلال در سیستم اعصاب مرکزی می‌باشد که فرد مبتلا با اینکه در محیط‌های ساکت مشکلی در شنیدن ندارد ولی وقتی وارد اجتماع می­‌شود در محیط‌هایی که نویز زمینه وجود دارد کلمات را کامل متوجه نمی‌شود و مشکلات شنوایی متعددی بروز می­‌دهد.

بروز بدشنوایی علل زیادی دارد که برخی شناخته شده واکثر آنها ناشناخته‌اند.

بدشنوایی صرفاً به دلیل یک عامل خاص ایجاد نمی­‌شود و چندین علت در ابتلا به آن نقش دارند. مشکلات زیر از مهم‌ترین علل ایجاد بدشنوایی هستند:

  • سابقه ابتلا به عفونت‌های مکرر گوش میانی
  • آسیب‌های پنهان گوش داخلی (بخش حلزونی)
  • نارس به دنیا آمدن
  • تب بسیار شدید (بالای ۳۹ درجه) در دوران نوزادی خردسالی
  • آسیب‌های وارد شده به مغز
  • تولد همراه با تروما (زایمان بسیار طولانی، استفاده از فورسپس، مسدود بودن کانال تولد)
  • سابقه ژنتیکی

ویژگی‌های بد شنوایی چیست؟

  • با صدای بلند صحبت کردن
  • با صدای بلند به تلویزیون گوش دادن
  • زمزمه کردن با خود
  • مشکل گوش دادن در محیط شلوغ
  • درست نشنیدن کلمات
  • ضعف در یادگیری خواندن
  • خواندن و تلفظ ضعیف کلمات
  • عدم توانایی تمایز حروف و اصوات گفتار
  • عدم توانایی تلفظ اصوات به شکل مجزا از یکدیگر(به ویژه مصوت‌ها)
  • تکرار مداوم “ها؟”، “چی؟” ، “متوجه نمی‌شوم چی می‌گی؟”
  • حواس‌­پرتی مداوم با سر و صدای محیط
  • ضعف در سازمان دادن به اطلاعات کلامی
  • بی ثباتی در پاسخ به اطلاعات شنیداری
  • ضعف در توجه کردن به دستورات شفاهی
  • ضعف در یادگیری ترانه­‌ها یا سرودهای کودکانه، ضعف در مهارت تقلید آواز خواندن، ریتم و آهنگ موسیقی
  • تاخیر در پاسخ دادن به دستورات شفاهی
  • خستگی مفرط در هنگام گوش دادن طولانی مدت

آشنایی با علایم رفتاری افراد بدشنوا

اختلال پردازش شنیداری به این معناست که با وجود هنجار بودن آستانه­‌های شنوایی ( عدم وجود کم شنوایی) در بازشناسی، تمایز و درک اطلاعات شنیداری نقص وجود دارد. به عبارت دیگر با وجود اینکه توانایی شنیدن خوب است، مهارت گوش دادن به خوبی شکل نگرفته است. از آنجا که گوش دادن اساس رشد مهارت گفتار و زبان، یادگیری و برقراری ارتباط است به دنبال مشکلات گوش دادن در سایر مهارت‌ها نیز اختلال ایجاد می‌شود.

به عنوان مثال کودکانی که دارای اختلال پردازش شنیداری هستند در حضور سر و صدا به سختی گوش می‌دهند، از نظر شنیداری خیلی زود خسته می‌شوند و این باعث می‌شود در محیط کلاس درس توانایی یادگیری خوبی نداشته باشند. این کودکان دائماً درخواست تکرار دستورات را دارند و … . اختلال پردازش شنیداری با مشکلات دیگری مثل اختلالات گفتار و زبان، بیش فعالی، نقص توجه، اختلال یادگیری، اختلال طیف اتیسم و… نیز همراه می‌باشد.

همانطور که تشخیص و مداخله‌ی زود هنگام کم شنوایی بسیار مهم است در مورد مهارت گوش دادن نیز این موضوع اهمیت دارد و باید شرایط ارزیابی، تشخیص و مداخله‌ی زود هنگام مشکلات گوش دادن در هر شرایط سنی را فراهم کنیم. در مورد ارزیابی اختلال پردازش شنیداری روش‌ها و مدل­‌های مختلفی وجود دارد.

برای آشنا شدن با موضوع اختلال پردازش شنیداری، بدشنوایی و مشکلات گوش دادن این مطالب را دنبال کنید.

در این مجموعه از پادکست‌ها قصد داریم با موضوع “آشنایی با علایم رفتاری افراد بدشنوا” با شما صحبت کنیم.

ردیف۱: از علایم شایع در کودکان بدشنوا حساسیت بیش از حد به صدا است.

کودکانی که حساسیت بیش از حد به صدا دارند از بعضی صداهای بلند بیزارند و محیط‌های پر سر و صدا را دوست ندارند. این دانش‌آموزان همیشه از سروصدای بچه‌ها در کلاس درس شکایت می­‌کنند و می­‌گویند با صدای بچه‌ها حواسشان پرت می‌شود.

ردیف ۲: از علایم کودکان بدشنوا درخواست تکرار دستورات و گفته­‌ها می‌باشد.

کودکان بدشنوا اکثر مواقع می‌خواهند چیزهای گفته شده را دوباره تکرار کنیم یا به عبارت دیگر دائماً “ها ها ؟؟” “چی چی؟” می­‌کنند. با این کودکان آهسته و شمرده صحبت کردن به درک و فهم گفتار آنها کمک می­‌کند.

ردیف۳ : کودکان بدشنوا در اکثر مواقع با تاخیر پاسخ می­‌دهند و به صدای برنامه‌ی مورد علاقه­‌شان آنقدر دقت می‌کنند که از اطرافشان غافل می‌شوند.

به نظر می‌رسد کودکان بدشنوا بیشتر با دیدن یاد می ‌گیرند و به انجام کارها و بازی‌هایی که دیداری است علاقه­‌ی بیشتری نشان می­‌دهند تا شنیداری. به همین دلیل زمانی که به انجام کارهای دیداری مثل تماشای برنامه­‌ی مورد علاقه­‌ی خود می­‌پردازند به نظر می­‌رسد گوش‌هایشان را خاموش می­‌کنند و از صداهای اطراف غافل می­‌شوند.

ردیف۴ : کودکان و دانش‌آموزان بدشنوا در مهارت گوش دادن در محیط­‌های پرسروصدا و شلوغ مشکل دارند.

کودکان و دانش آموزان بدشنوا توانایی گوش‌­دادن در محیط­‌‌های پرسر و صدا را ندارند و با کوچکترین صدایی حواسشان پرت می‌شود. مثال واضح این است که این کودکان دوست دارند صدای برنامه­‌ی مورد علاقه­‌شان را بلند کنند یا اگر موقع گوش دادن به برنامه­‌ی مورد علاقه­‌شان صدای مزاحمی وجود دارد سعی بر ساکت کردن و حذف آن صدا دارند.

ردیف۵ : از علایم شایع در کودکان و دانش‌آموزان بدشنوا، خستگی شنیداری زود هنگام است.

از آنجا که کودکان و دانش‌آموزان بدشنوا برای حذف صداهای مزاحم و توجه به صدای مخاطب (مثل صدای معلم در کلاس درس) و به عبارت دیگر”گوش دادن” باید تلاش بیشتری کنند، معمولاً این کودکان زود خسته و کلافه می‌شوند.

ردیف۶ : از علایم رفتاری در افراد بدشنوا این است که با کوچکترین صدایی حواسشان پرت می‌شود.

از آنجا که سیستم شنوایی افراد بدشنوا عملکرد مناسبی ندارد، در این افراد در حضور سر و صدا نقص توجه و تمرکز مشاهده می‌شود. افراد بدشنوا در حضور سر و صدا قادر به انجام تکالیف و کارهایی که نیاز به توجه و تمرکز دارد نیستند.

ردیف۷ : افراد بدشنوا در حافظه­‌ی کوتاه مدت و کاری شنیداری ضعف دارند و به نظر می­‌رسد فراموشکار باشند.

به نظر می‌رسد افراد بدشنوا، می‌شنوند ولی گوش نمی‌دهند. برای آنها لازم است اغلب دستورات و مواد آموزشی تکرار گردد. دانش‌آموزان بد شنوا در یادآوری اطلاعاتی که به صورت شفاهی دریافت کرده‌اند مثل تکالیف و گفته‌های معلم در کلاس درس مشکل دارند.

ردیف۸ : کودکان بدشنوا اغلب کلمات را با هم اشتباه می‌کنند.

کودکانی که بدشنوایی دارند اغلب تاخیر گفتار دارند و ممکن است در تلفظ حروف و کلمات مشکل داشته باشند و با کلماتی با صدای مشابه، سردرگم شوند. ( مثل: توپ / توت ) .

ردیف۹: دانش‌آموزانی که بدشنوایی دارند تمایلی به خواندن کتاب ندارند.

دانش‌آموزان بدشنوا اغلب در روخوانی و صداسازی (هجی کردن) کلمات ناآشنا مشکل دارند. افراد بدشنوا در درک این که چطور با ترکیب صداهای مختلف کلمات ساخته می‌شود نقص دارند.

ردیف۱۰: افراد بدشنوا ممکن است در حل مساﺋل ریاضی ضعف داشته باشند.

افراد بدشنوا ممکن است در رعایت توالی و ترتیب آنچه می‌شنوند ضعف داشته باشند که باعث می­‌شود در انجام کارهایی که ترتیب آنها مهم است دچار مشکل شوند. به عنوان مثال دانش‌آموزان بدشنوا، در حل مساﺋل ریاضی که علاوه بر فهم آن­ها، انجام مراحل حل آنها به ترتیب نیاز است، مشکل دارند.

ردیف۱۱: کودکان بدشنوا در برقراری ارتباط و تعاملات اجتماعی مشکل دارند.

کودکان بدشنوا در بیان احساسات و عواطف مشکل دارند و هنگامی که در مورد احساسات و وقایع اتفاق افتاده در حال بحث است، ممکن است چیزهایی بگویند که بی ربط است.

ردیف۱۲ : کودکان بدشنوا نمی‌توانند معانی نهفته (مفاهیم انتزاعی) و ژرف را درک کنند.

کودکان بدشنوا در درک مفاهیم انتزاعی مشکل دارند و اغلب از شما می‌خواهند که لطیفه ها و چیزهای دیگر را توضیح دهید که معنای آن ها برای دیگران کاملاً آشکار است.

ردیف۱۳ : کودکان بدشنوا دایره واژگان پایینی دارند و اغلب ممکن است مشکلات گفتار و زبان داشته باشند.

در بعضی از کودکان بدشنوا اختلال گفتار و زبان به صورت عدم توانایی تمایز حروف و اصوات گفتاری، عدم توانایی تلفظ اصوات به شکل مجزا از یکدیگر(به ویژه مصوت ها) و… مشاهده می‌شود.

درمان و توانبخشی

خدمات توانبخشی به دو شکل کلاسیک و غیرکلاسیک انجام می‌گیرد.

در توانبخشی کلاسیک از تکنیک‌های بهبود مهارت شنوایی دوگوشی، تقویت مهارت مکان‌یابی صدا، بهبود عملکرد درک کلمات در محیط شلوغ و تکنیک‌های حساسیت زدایی نسبت به اصوات مزاحم استفاده می‌شود.

خدمات توانبخشی غیرکلاسیک شامل استفاده از انواع روش‌­های صدا درمانی ( Tomatis) و همگام سازی امواج مغزی(همی سینک) می‌باشد.

به یک ادیولوژیست مراجعه کنید و مسئله را با او در میان بگذارید. روانشناس و گفتاردرمان در ارجاع کودک به شنوایی­‌شناس نقش مهمی دارند و حتی بعد از تشخیص نیز می­‌توانند در نقش حامی و درمانگر درکنار شنوایی‌شناس و درقالب تیم توانبخشی به کودک کمک کنند.

سیستم شنوایی کودک تا سن ۱۵سالگی در حال تکامل است پس کودکانی که زودتر تشخیص بدشنوایی داده شده‌اند می‌توانند با تقویت مهارت­‌های ارتباطی در طول زمان تکامل سیستم شنیداری، به بهتر شدن اختلال کمک کنند. بعد از مرحله تشخیص توسط آزمون­‌های شنیداری مخصوص روند درمان و توانبخشی آغاز می‌شود. این پروسه شامل مشاوره، گفتار درمانی و استفاده از کمک افزارهای شنیداری مثل سیستم FM است. سیستم FM، نویزمحیطی را برای کودک کاهش داده و باعث می‌شود صدای آموزگار واضح‌تر به کودک برسد که در نهایت تقویت مهارت‌های شنیداری او را باعث می­‌شود به عنوان توصیه پایانی، والدینی که کودک بد شنوایی دارند بهتر است بیشتر با او وقت گذرانده و به او اعتماد به نفس دهند. آموزگار کودک خود را در جریان اختلال و دوره درمان او قرار دهند. رژیم غذایی سالم و مقوی، سبک زندگی آرام وکم تنش، داشتن محیط مطالعه آرام و بی سر و صدا می­‌تواند در روند درمان کودک و تعامل بهتر او با هم سالان موثر باشد.

پرورش اعتماد به نفس فرزندان

مقدمه :

 عزت نفس》و《اعتماد به نفس》 در زندگی روزمره ما از موضوعات اساسی و محوری محسوب می‌شوند.  هر یک از ما در ارتباط با اطرافیان مکرر گفته و شنیده‌ایم که اعتماد به نفس داشته باش، فلانی عزت نفسش بالاست، اعتماد به نفسم را از دست داده ام و یا درعلم روانشناسی و تعلیم و تربیت گفته می‌شود که این مفاهیم حکم کلیدهای طلایی موفقیت و پیشرفت و آرامش در زندگی هر انسانی هستند.

کسانی که عزت نفس و اعتماد به نفس واقعی و بالایی دارند در مقابله با مسائل و مشکلات زندگی معمولاً موفق هستند و حتی در صورت شکست،  آنرا به سکویی برای موفقیت‌های بعدی تبدیل می‌کنند. در مقابل، افراد دارای عزت نفس پایین، حتی قادر به بهره گیری مناسب از موقعیت‌ها و استعدادهای معمولی وجود خودشان هم نیستند.

فرزندان ما زندگی کردن را از ما و اطرافیان می‌آموزند و خود را در آیینه ارزیابی‌های دیگران ارزیابی و درباره ارزش و قدر و منزلت خود بر اساس تصویری که از این راه به دست می‌آورند داوری می‌کنند.

این که کودکی خود را ارزشمند می‌داند یا نه، تا حدود زیادی بسته به آن است که اطرافیان به ویژه والدین او تا چه حد از اصول و قوانین روانی و رفتاری و شیوه‌های مناسب و موثر بر رشد شخصیت و خصوصیات رفتاری فرزندان آگاهی دارند و چگونه با وی رفتار می‌کنند. اگر گاهی مشاهده می‌کنیم که فرزندان ما روحیات و رفتارهایی دارند که ما آنها را نمی‌پسندیم و یا ما را نگران می‌کنند، باید توجه داشته باشیم این وضعیت تا حد زیادی انعکاس محیط خانوادگی، آموزشگاهی و اجتماعی آنان است. بخش مهم و قابل توجهی ازاین محیط، یعنی خانواده، به واسطه روحیات و رفتار ما شکل می گیرد و اگر ما بتوانیم آنها را بشناسیم، مهارت‌های‌مان را افزایش دهیم و رفتارمان را با فرزندانمان مدیریت کنیم، قطعاً می‌توانیم انتظار رفتارهای مثبت موثر و پسندیده‌ای را از آنان داشته باشیم.

نکته : برای پرورش عزت نفس فرزندان باید ابتدا تصویر درست و روشنی از این ویژگی و خصوصیات مرتبط با آن داشته باشیم و پیش از هر چیز برداشت‌های نادرستی را که ممکن است این مفهوم در ذهن داشته باشد بازسازی و اصلاح کنیم.

تعریف عزت نفس واعتماد به نفس چیست؟

اعتماد به نفس ، شناخت یک فرد ازتوانایی‌های مثبت خودش است. این شناخت فرآیند و نتیجه ارزیابی یا ارزشیابی ما از خودمان است که عزت نفس گفته می‌شود. این ارزیابی حاصل چگونگی توصیف و شناختن ما از خود و یا تصوری است که درباره خودمان داریم که اصطلاحاً 《خودپنداره》 یا 《خویشتن پنداری》 است که برای ما بیان می‌کند که چه کسی هستیم و چه خصوصیاتی داریم. برای پی بردن به چگونگی و وضعیت شکل گیری اعتماد به نفس باید با فرایند و عوامل ایجاد خویشتن پنداری و عزت نفس آشنا شویم.

خویشتن پنداری: رشد(خویشتن پنداری)معمولاً تصور ما از خودمان و اینکه ما کی هستیم؟ و خودمان را چگونه توصیف می‌کنیم و می‌شناسیم،از ابتدای کودکی در هر فرد آغاز می‌شود.

کودکی که به دنیا می‌آید هیچ تصور و تصویری از خود ندارد و اصولاً درباره خودش هیچ دانش و خودآگاهی روشنی ندارد. در جریان رشد ذهنی- شناختی و رشد انگیزشی- عاطفی، و در ارتباط متقابل با اطرافیان، به ویژه پدر و مادر و اعضای خانواده ،هر کودک تصوراتی درباره جهان هستی، محیط اطراف خودش به دست می‌آورد. این تصورات به موازات رشد شناختی و ذهنی او گسترش می‌یابند سازمان داده می‌شوند و در اثر رشد انگیزه‌ها و عواطف به صورت مثبت یا منفی ارزش‌گذاری می‌شوند.

عزت نفس: عزت نفس نتیجه خویشتن پنداری مثبت است.

عزت نفس به وسیله ارزش‌گذاری بر خودمان مشخص می‌شود. پایه و اساس این ارزش‌گذاری نیازهای ذاتی و سرشتی است که ما در زندگی داریم. نیاز ذاتی و فطری بشر احساس گسترش و اعتلای وجود در زندگی است به این معنی که هر چه احساس کنیم توانایی‌ها و امکانات وجودی بیشتری داریم و یا در مقایسه با موجوداتی که می‌شناسیم در مرتبه و جایگاه بالاتری قرار داریم، احساس ارزشمندی بیشتر هم خواهیم کرد. این نیاز اساسی و ذاتی، انگیزه‌ها و نیاز‌های فراوانی را در زندگی فردی و اجتماعی شکل می‌دهد که گاه به قدری متنوع و متعدد هستند که تصور می‌کنیم آدم‌های جوامع و فرهنگ‌های مختلف به واسطه تفاوت‌های محیطی که دارند با هم فرق دارند.

خصوصیات افراد دارای اعتماد به نفس:

  • نسبت به توانایی‌های خود اطمینان دارند.
  • محدودیت‌های خود را می‌شناسند و می‌پذیرند.
  • بر امور زندگی روزمره خود مسلط هستند.
  • آرزوهای غیر واقعی نمی‌‎کنند.
  • برای هدف‌هایشان طرح و یا برنامه دارند.

خصوصیات دانش‌آموزان بدون اعتمادبه نفس:

  • معمولاً این دانش‌آموزان اغلب اوقات افسرده، مضطرب و خجالتی هستند و از جمع کناره‌گیری می‌کنند.
  • ارتباط چشمی با دیگران برقرار نمی‌کنند و مدام به اطراف نگاه می‌کنند.
  • احساس بی ارزشی می‌کنند و مدام از ظاهر خود ناراضی هستند.
  • نه گفتن برایشان سخت است چرا که فکر می‌کنند با نه گفتن دیگران دوست‌شان ندارند.
  • هنگام صحبت کردن مدام عذرخواهی می‌کنند و بریده بریده صحبت می‌کنند.
  • وقتی دیگران آنها را تایید می‌کنند احساس ارزشمندی می‌کنند.
  • در زندگی خود اهداف کم ارزش را در نظر می‌گیرند.
  • توانایی بیان ویژگی‌های مثبت و نقاط قوت خود را در جمع ندارند.
  • هنگامی که در یک جمع بزرگ قرار می‌گیرند مدام احساس ناراحتی و فشار می‌کنند و راحت نمی‌نشینند.

راه حل:

  • به صحبت هایشان گوش دهید.
  • سعی کنید بیشتر از حد معمول به آغوش بکشید و ببوسیدش.
  • با دیگران مقایسه نکنید.
  • گاهی با او کارتون‌ و بازی‌هایی که دوست دارد را انجام دهید.
  • به او نگویید تو دیگه بزرگ شدی بچگی نکن.
  • اگر اشتباهی مرتکب شده‌اید راحت عذرخواهی کنید.
  • اشتباهاتش را راحت‌تر ببخشید.
  • خوبی‌هایش را بزرگ کنید.
  • به فرزندتان کمک کنید تا اهداف واقعی را تعیین کند.
  • انعطاف‌پذیری را آموزش دهید.
  • هر واحد درسی یا حتی یک تمرین کوچک را از جایی شروع کنید که آسان‌تر است اگر دانش آموز ببیند که می‌تواند مسائل را حل کند و به کار خود ادامه دهد کمتر دچار ترس و اضطراب می‌‌‌شود.
  • تکالیف طولانی را به بخش‌های کوچک تقسیم کنید تا دانش‌آموز با فکر به یک تکلیف طولانی دست و پاچه نشود.
  • به او کمک کنید که ارتباط بین تلاش و موفقیت را درک کند.

مهارت‌های زندگی (مهارت چهارم: تفکر خلاقانه)

مهارت‌های زندگی

هیچ فکر کرده اید چرا بعضی از افراد در زندگی موفق تر از دیگران به نظر می رسند؟
نه اینکه این‌ها مشکلی نداشته باشند بلکه می دانند چطور با مشکلات شان برخورد کنند. این افراد مهارتهایی دارند که شاید بقیه نداشته باشند. بعضی از آن‌ها ذاتا یا به دلیل نوع تربیت خانوادگی، این ویژگی را دارند و برخی آموزش دیده و روی خود کار کرده اند. استعدادها و نقاط قوت خود را به خوبی شناخته اند و آن‌ها را پرورش داده‌اند. می توانند با دیگران روابط خوب و صمیمانه برقرار کنند، احساسات، آرزوها و خواسته‌های خود را بیان کنند، مسائلی را که در زندگی با آن‌ها مواجه می‌شوند حل کنند، برای زندگی خود تصمیمات درست بگیرند. می توانند وقتی دچار هیجان‌هایی مثل ترس، خشم، خجالت یا غم شدند، با آ ن‌ها کنار بیایند و هیجان خود را به شکل درست ابراز کنند تا به خود و دیگران صدمه نزنند.
تعریف سازمان بهداشت جهانی از مهارت‌های زندگی یا Life Skills عبارت است از: مهارت‌های روانی- اجتماعی که به ما کمک می کند با نیاز‌ها و چالش‌های زندگی روزمره بهتر کنار بیاییم.
مهارت‌هایی که به ما برای زندگی بهتر کمک می کنند و کسب آنها، زندگی موفق را تشکیل می دهد.

این مهارت‌های دهگانه زندگی عبارتند از:
۱٫ خودآگاهی
۲٫ تصمیم گیری
۳٫ حل مسئله
۴٫ تفکر خلاقانه
۵٫ تفکر نقادانه
۶٫ مهارت ارتباطی
۷٫ مهارت مدیریت رابطه
۸٫ همدلی
۹٫ مدیریت احساسات و هیجان
۱۰٫ مدیریت استرس

همه این مهارت‌ها آموختنی هستند؛ آموختن در سطوح گوناگون به کودکان و بزرگ ترها.

تفکر خلاق در کودکان چطور پرورش می ‌یابد؟

کودکان سرشار از خلاقیت هستند، زیرا هنوز در قید و بند قواعد و چارچوب های بزرگتر‌ها قرار نگرفته اند. اما مانند هر چیز دیگر، بزرگتر ها باید تفکر خلاق کودکان را هدایت کنند. این کار هم وظیفه والدین و هم وظیفه معلمان و مربیان است. مدارس در شکوفایی تفکر خلاق در کودکان نقش مهمی دارند. اصولاً خلاقیت در نقاشی ها، بازی ها و ابتکارات کودکان دیده می ‌شود.

تفکر خلاق در کودکان در رنگ آمیزی خلاقانه شان،  انشا ها و زبان های  رمزی دیده می شود کمک به پرورش خلاقیت در کودکان، اشتیاق آن ها برای یادگیری را بالا می برد و توسعه ی فکری را هم پشتیبانی می کند. یکی از تعاریف خلاقیت، روی فرایند « تفکر واگرا» تمرکز دارد که شامل موارد زیر می شود:

  • کنار گذاشتن ایده های قدیمی
  • ایجاد ارتباط جدید
  • گسترش دانش
  • خلق ایده های شگفت انگیز

زمانی که کودک را به تفکر واگرا تشویق می ‌کنیم، در واقع انگیزه و اشتیاق کودک را برای یادگیری عمیق بالا برده‌ایم. تشویق به تولید ایده های جدید، توانایی تفکر خلاق در کودکان را افزایش می ‌دهد. وقتی کودکمان یاد بگیرد که «ابهام» چیزترسناکی نیست، مهارت تفکر پیچیده، خودنمایی می کند. برای مثال، کودکی که به تولد دوستش دعوت شده است، از یک طرف، از اینکه به مهمانی دعوت شده هیجان زده است، از طرف دیگر، چون کادویی دریافت نمی کند، عصبانی است.

کودک نیاز دارد که یاد بگیرد که هیچ اشکالی ندارد که همزمان دواحساس متضاد داشته باشد. برای کودکان این فرصت را فراهم کنید تا در فضایی مبهم یا نامعلوم ایده پردازی کنند. به او کمک کنید تا بفهمد:

  • بعضی احساسات و آرز ها در میان همه ی افراد مشترک اند،  اما بعضی آرزوها وایده ها، تنها مخصوص خود او هستند.
  • دوستانش همیشه نمی خواهند بازی دلخواه اورا انجام بدهند.
  • می تواند برخی کارها را همین الان و برخی را در آینده انجام بدهد.

یک ایده گاهی ممکن است معرکه باشد و گاهی ممکن است اصلاً خوب نباشد ( مثل آوازخواندن زمان خواب عصر)

هر عملی تبعات وپیامدهایی دارد. پایه گذاری این شیوه فکر کردن، قدرت استدلال و تفکر خلاق در کودکان را رشد می‌دهد.

 برای ارتقای خلاقیت کودکان، نکات زیر را همیشه در ذهن داشته باشید:

  • ارتباط کودک با والدینش و بزرگترها
  • در تعریف و تمجید از فعالیت ها و ایده های کودک دست و دلباز باشید.
  • در پرورش خلاقیت کودک باید متناسب با شخصیتش برخورد کنید.
  • دورهمی هایی تشکیل بدهید که کودکان بتوانند آزادانه ایده‌های خود را بیان کنند و به حل مسئله شخصی بپردازند.

 روش های پرورش تفکر خلاق در کودکان

  • از کودکان سوال هایی باز بپرسید.
  • کودکان را با دنیای هنر آشنا کنید.
  • شرایطی برای جنب وجوش تحرک بچه ها فراهم کنید.
  • بازی های تجسمی را به کودکان یاد بدهید.
  • کودکان را به یک پیک نیک خانوادگی ببرید.
  • برای کودکان شعربخوانید.
  • دربند برنامه ریزها نباشید.

آیا بازی کردن به رشد و تفکر خلاق در کودکان کمک می کند؟

بله بازی کردن کمک بسیار بسزایی در تفکر خلاق دارد و در این زمینه نقش مربی یا والدین بسیار مهم است زیرا آن ها با زیر نظر گرفتن بازی کودکان می توانند بعد از بازی عکس العمل بچه ها را مورد سوال قراردهند تا دلیل رفتارهای خاصشان را بهتر متوجه شود و بتواند راهکارهای بهتری در این زمینه ارائه دهند.

مدارس یا خانواده‌هایی که به کودکان اجازه می‌دهند بدون ترس ، تفکرات خود را بیان کنند، با دیگران مخالفت کنند و به درک روابط دنیا بپردازند، امکان خلاقیت بیشتری را به آن ها می‌دهند.

بازی هایی برای افزایش خلاقیت کودکان

برخی از اقلام و لوازمی که می توانید برای کودک خود فراهم کنید در زیر لیست شده اند:

مدادرنگی- مومی، پلاستیک ورنگ روغن

کیت های صنایع دستی

رنگ ها- آب، اکریلیک

قالب وقاب

رنگ های پودری

پیش بندها ولوازم جانبی

مدادهایی رنگی وقتم های نمدی

روبان

برس واسفنج

قطعات بزرگی ازمواد برای بازی های وانمودی

الگوهایی برای رس وخمیر بازی

دکمه های رنگی لباس

تجهیزات چاپخانه و پرینت کردن

چوب بستنی

قیچی

ظروف یکبارمصرف

تمبر پانچ

کاغذ ومقوا

مواد کلاژ

چسب مایع ونوارچسب

بالاتر از همه این ها به کودک خود زمان و فضا دهید تا کارهای خلاقانه انجام دهد.

جعبه پر از اشکال ریزودرشت دم دستی نگه دارید، وسعی کنید درمورد بهم ریخته شدن خانه استرس کمتری داشته باشید.

بازی های خلاقانه تنها بازی های آزاد برای سرگرمی نیستند. همانطور که گفته شد به رشد ذهنی، فیزیکی و اجتماعی کودک شما کمک می کند و بالاتر از همه او را برای یک زندگی خلاق در آینده آماده می سازد.

نقاشی با تخیلات

طراحی کردن به کودکان اجازه می‌دهد که با موضوعاتی که و به راحتی تغییر شکل داده و یک شکل موجود را می سازند، به جای موضوعات ثابت بازی کنند. یک ایده برای بازی طراحی، آموزش فکر کردن و حدس زدن است . از کودکتان بخواهید خط خطی های ساده ای بر روی کاغذ بکشد و بعد سوال کنید این طرح خط ها چه چیزهایی میتواند باشد و در مرحله بعد برای تکمیل، شکل هایی را به خط ها اضافه کنند.

( مهرسبزیجات ) ( گروه سنی ۳ تا ۶ سال)

رنگ گواش را رقیق کنید و در کاسه های کوچک بریزید سبزیجات مختلف یخچال را از وسط ببرید و کودک را تشویق کنید که سبزیجات را داخل گواش فرو کرده و اثر آن را روی مقوا امتحان کند. برخی از سبزیجاتی که برای ساختن مهر می توانید استفاده کنید،

عبارتند از: لیمو، فلفل دلمه ای، سیب زمینی، پیاز، هویج،  کاهو، کلم و همچنین می تواند دست و پایش را در داخل رنگ فرو ببرد و اثر آن را روی مقوا ببیند.

 بازی با کلمات

بازی با کلمات به فکر کردن خلاقانه کمک می کند زیرا کمک می کند تا کودکان تداعی معانی خلاقانه و ارتباط های عناصر مختلف را بسازند.  یک لیست از چهار تا پنج لغت که با یکدیگر نسبت به یک لغت دیگر، ربط دارند تهیه کنید. بعنوان مثال خواب، گل، دختر را بر روی کاغذ بنویسید و و لسیت را به کودک تان نشان دهید باید سعی کند تا کلمه ای که مرتبط به کلمات است  “زیبا” را پیدا کند.

 بازی با حبوبات

یک کاسه کوچک با حبوبات مختلف را همراه یک بطری کوچک آب معدنی خالی، در اختیار کودک قرار دهید. کودک معمولا ً شروع به انداختن حبوبات  داخل بطری می کند . این کار برای کودکان کوچک دشوار است و نیاز به تمرکز زیادی دارد.برای همین باعث تقویت ماهیچه های کوچک دست و ایجاد هماهنگی بین چشم و دست می شود. بعد از این که تمام حبوبات را داخل بطری انداخت،بطری را همراه هم، روی یک سینی بزرگ خالی کنید. با حرکت دادن بطری می‌توانید صداهای مختلف ایجاد کنید. بعد کودک را تشویق کنید که حقوق و دسته بندی کند. برای این دسته بندی، توجه کودک را به رنگ و شکل مختلف حبوبات ، جلب و نام آنها را تکرار کنید.  بازی انداختن حبوبات داخل بطری برای کودکان ۲ تا ۳ ساله و بازی با حبوبات و دسته بندی آن ها، برای کودکان ۲ تا ۴ سال مناسب است.

این مجموعه بازی ها تنها تعدادی از بازی های مناسب پرورش خلاقیت کودکان است که ارائه داده شده در پایان شایان ذکر است که مدارس و خانواده هایی که به کودکان اجازه می‌دهند بدون ترس تفکرات خود را بیان کنند و با دیگران مخالفت کنند و به درک روابط دنیا بپردازند امکان خلاقیت بیشتری به آنها می‌دهند.

مهارت‌های زندگی (مهارت پنجم: تفکر نقادانه)

مهارت‌های زندگی

هیچ فکر کرده اید چرا بعضی از افراد در زندگی موفق تر از دیگران به نظر می رسند؟
نه اینکه این‌ها مشکلی نداشته باشند بلکه می دانند چطور با مشکلات شان برخورد کنند. این افراد مهارتهایی دارند که شاید بقیه نداشته باشند. بعضی از آن‌ها ذاتا یا به دلیل نوع تربیت خانوادگی، این ویژگی را دارند و برخی آموزش دیده و روی خود کار کرده اند. استعدادها و نقاط قوت خود را به خوبی شناخته اند و آن‌ها را پرورش داده‌اند. می توانند با دیگران روابط خوب و صمیمانه برقرار کنند، احساسات، آرزوها و خواسته‌های خود را بیان کنند، مسائلی را که در زندگی با آن‌ها مواجه می‌شوند حل کنند، برای زندگی خود تصمیمات درست بگیرند. می توانند وقتی دچار هیجان‌هایی مثل ترس، خشم، خجالت یا غم شدند، با آ ن‌ها کنار بیایند و هیجان خود را به شکل درست ابراز کنند تا به خود و دیگران صدمه نزنند.
تعریف سازمان بهداشت جهانی از مهارت‌های زندگی یا Life Skills عبارت است از: مهارت‌های روانی- اجتماعی که به ما کمک می کند با نیاز‌ها و چالش‌های زندگی روزمره بهتر کنار بیاییم.
مهارت‌هایی که به ما برای زندگی بهتر کمک می کنند و کسب آنها، زندگی موفق را تشکیل می دهد.

این مهارت‌های دهگانه زندگی عبارتند از:
۱٫ خودآگاهی
۲٫ تصمیم گیری
۳٫ حل مسئله
۴٫ تفکر خلاقانه
۵٫ تفکر نقادانه
۶٫ مهارت ارتباطی
۷٫ مهارت مدیریت رابطه
۸٫ همدلی
۹٫ مدیریت احساسات و هیجان
۱۰٫ مدیریت استرس

همه این مهارت‌ها آموختنی هستند؛ آموختن در سطوح گوناگون به کودکان و بزرگ ترها.

تفکر نقادانه چیست؟

به چه کار زندگی می آید؟

تفکرنقادانه مهارت است. مهارت امری است که برای یادگیری آن به تمرین نیاز است.

«تفکر نقادانه میلی است شدید به جستجوگری، کنار آمدن با عدم قطعیت، انس گرفتن به اندیشیدن، احتیاط و هستگی در اظهارنظر و ادعا ، آمادگی همیشگی برای تامل کردن و مواجه شدن با اندیشه‌های جدید، احتیاط در تعمیم دادن و نظم ساختگی برقرار کردن میان پدیده‌ ها و دوری جستن از هرگونه فریب خود  یا دیگران در اندیشیدن .» اگرچه مهارت داشتن در تفکر نقادانه یکی از مهمترین ویژگی ها و پیش نیازها در روش علمی است اما کاربرد آن بسیار وسیع تر از علم است. ما به این مهارت نه فقط در علم، در سراسر زندگی مان نیاز داریم. شاید در وهله نخست وقتی با عبارت تفکر نقادانه مواجه می ‌شویم معنای واژه نقد و انتقاد کردن به ذهنمان خطور کند که معنای منفی آن عیب جویی کردن و معنای مثبت آن جدا کردن سره از ناسره (خوب ازبد) است، اما تفکر نقادانه ربط چندانی به معناهای بالا ندارد.

تعریف خیلی مختصرش این است که تفکر نقادانه مهارتی است برای اندیشیدن به شیوه ای شفاف و عاقلانه به منظور انجام عملی یا بررسی عقیده‌ای یا اتخاذ تصمیمی.

واقعیت این است که فکر کردن مهارتی است آموختنی و به تمرین نیاز دارد. تفکر نقادانه ابزاری است برای درست فکر کردن.

در واقع تفکر نقادانه با تاکید بر استدلال گرایی به دنبال بالا بردن سطح عقلانیت در جامعه است. کسی که مهارت تفکر نقادانه را آموخته و تمرین کرده است، در امور زیر تواناست.

  • با ساختار استدلال آشناست.
  • می تواند نقاط قوت و ضعف یک استدلال را ارزیابی کند.
  • خطاهای استدلال و مطالعات را می‌ شناسد.
  • با مسائل به طور سازمان یافته مواجه می‌شود و توانایی حل آن هارا دارد.
  • می ‌تواند بخش های اصلی، کلیدی و مرتبط با نظر، ادعا یا یک باور را تشخیص دهد.
  • می ‌تواند باورها، ارزش ‌ها و تصمیماتش را داوری کند.
  • می تواند نقاط ضعف و قوت یک دیدگاه یا بخش های درست و نادرست یک نظریا یک باور را از هم تفکیک کند.
  • می‌تواند برای مسائل پاسخ‌های متفاوتی ارائه دهد.
  • خطاهای شناختی ذهن انسان را می‌ شناسد.

در تفکر نقادانه سعی براین است که هر ادعا یا استدلالی پیش از پذیرفته شدن با استفاده از معیارهای معینی محک زده شود تا بتوان درباره عقلانی بودن یا نبودنش داوری کرد.

تفکر نقادانه فرآیندی است که برای بهبود در آن به تمرین مستدام نیاز است. شاید برای بهره مند شدن از این مهارت باید در سراسر طول عمرمان تمرین کنیم و سعی کنیم مدام توانایی مان را در آن بهبود دهیم.

تفکر نقادانه به چه کار می آید ؟

در دنیای امروز انسان ها با انبوهی از اطلاعات مواجه می ‌شوند که ممکن است در میان این انبوه اطلاعات ما با یک سری از اطلاعات اشتباه مواجه شویم و این در حالی است که در کنار این اطلاعات اشتباه تعدادی از آن ها اطلاعات درست و سازنده هستند.

تفکر نقادانه به ما کمک می کند تا درست استدلال کنیم، خلاقانه بیندیشیم و ارتباط بهتر و موثرتری با دیگران برقرار کنیم و در نهایت تصمیم بهتری بگیریم و در پایان  کمک می کند تا بتوانیم بهتر خوب را از بد و درست را از نادرست تشخیص دهیم.

 تفکر نقادانه و فضیلت های فکری و اخلاقی

تفکر نقادانه به بعضی از فضیلت های شخصی و فکری می انجامد که مهمترین آنها عبارتند از:

  • فروتنی و تواضع فکری: یعنی بدانیم و آگاه باشیم که دانستنی های بسیاری هستند که ما آنها را نمی دانیم.
  • شجاعت فکری: بسیاری از اندیشه ها هستند که ما آنها را خطرناک می دانیم و از مواجهه با آن ها می ‌ترسیم اما از لحاظ عقلانی موجه اند و از طرفی بسیاری از نتیجه گیری ها کاذب یا گمراه کننده اند. فهم این دو نکته ما را به شهامت فکری نزدیک می کند.
  • نگاه همدلانه داشتن با دیدگاههای مختلف: بدین معنا که با استفاده از نیروی تخیل مان، خودمان را جای دیگران بگذاریم تا بتوانیم آنها را واقعاً بفهمیم.
  • استقلال فکری: بدین معنا که با عقل مان، کنترل باورها، ارزش ها و استنتاج های خودمان را در دست بگیریم.
  • پشتکار فکری: بدین معنا که از دست و پنجه نرم کردن با پرسشها و ابهام ها و دشواری ها نگریزیم و برای مواجهه با آنها وقت و انرژی بگذاریم.
  • اطمینان به عقل و پایبندی به دلایل: بدین معنا که افراد تشویق  شوند تا نیروهای عقلانی شان را پرورش دهند و از این طریق خودشان در موضوعات مختلف به نتیجه برسند.
  • انصاف فکری: بدین معنا که تلاش کنیم با همه دیدگاه‌ها عادلانه و منصفانه برخورد کنیم و کمتر اجازه دهیم برخوردمان با برخی دیدگاه ها تحت تاثیر احساسات یا منافع خودمان قرار گیرد. معمولاً درهیچ مکان آموزشی و مدرسه‌ ای به بازی های مربوط به مهارت های تفکر نقادانه پرداخته نمی ‌شود و هیچ امتحانی برای آن گرفته نمی شود کودکان ما همه آموزش های علمی و ادبی و هنری را از مدرسه دریافت می کنند. اما کمتر به مهارت کارگروهی می‌ رسند. از این رو مربیان و والدین می ‌توانند با فراهم کردن شرایط بازی های دسته جمعی با تقویت مهارت تفکر انتقادی و بالا بردن مهارت های کار گروهی آنها را به سوی تفکر خلاق و انتقادی سوق دهند.
  • بازی «چه می توانید بسازید…» در این بازی کودکان به تیم‌های مختلف تقسیم شده و به هر تیم به طور برابر چند ابزار داده می‌شود مانند بلوک های ساختمانی، خمیر، شیشه و… و از آنها خواسته می شود تا چیزهایی بسازند. آنها باید با همفکری همدیگر چیزی بسازند. اما امتیاز به گروهی می رسد که سریع تر و کاربردی تر طرح خود را اجرا کند چون کاری که کاربردی و سریع آماده شود نتیجه کار تیمی منظم و سازمان یافته است.
  • بازی حفظ تخم‌ مرغ‌ها:

این بازی شاید کثیف کاری زیادی داشته باشد اما برای کودکان دبستانی بسیار مناسب است که بتوانند با یک حل مسئله مناسب ایمنی تخم مرغ ها را حفظ کرده و آنها را سالم به نقطه دیگر برسانند. در این بازی شما ۱۰ عدد تخم مرغ خام به هر تیم می دهید و از آنها می خواهید با هر ابزاری که در اختیار دارند آنها را به نقطه دیگر برسانند و حتی یک تخم مرغ هم نباید شکسته شود.

  • بازی داستان پردازی:

در این بازی کودکان به طور تیمی گرد تا گرد هم روی زمین می نشینند و سپس مربی به هر یک از آنها یک تصویر از حیوان، گل و گیاه، آدم و… می دهد. سپس خود شروع به ساختن قصه می کند «یکی بود یکی نبود توی یک جنگل سبز یک خرگوش زندگی می کرد…» سپس نفربعد می بایست با توجه به تصویری که در دست دارد ادامه قصه را بسازد و برای دیگران تعریف کند و نوبت به نفرات بعدی می رسد. این بازی به رشد حافظه کودکان و خلاقیت آن ها و نیز رشد کلامی شان کمک زیادی می کند.

  • بازی سناریوی «بدترین اتفاق»

این بازی نیازمند به کارگیری حل مسئله در کودکان است. مربی یک سناریو برای هر تیم تعریف می کند که مثلاً شما گروهی هستید که در یک جزیره متروکه رها شده اید و حالا قصد دارید به کشور خود باز گردید چه راه حل هایی برای بازگشت و زنده ماندن تک تک تان پیشنهاد می کنید یا مثلاً به گروه دیگر می ‌گوید: شما در دریا رها شده اید چه راه حل هایی برای رسیدن به ساحل دارید؟ در این بازی کودکان علاوه بر اینکه به راه حل ها فکر می کنند باید ده آیتمی را که درباره ایمنی یک فرد در نظر می ‌گیریم عنوان کنند.

  • بازی حرکت به سوی طلا

این بازی شبیه بازی «چه می توانید بسازید » است: تیم ها، هر یک موضوعی دریافت می کنند اما به جای اینکه به آنها چند ابزار و لوازم داده شود یک کیسه سوراخ وچند ابزار و لوازم داده می‌شود. در این بازی تیم ها می بایست تعدادی از سنگهای مرمر را از نقطه A به نقطه B ببرند. تیم‌ها هر یک می بایست با استفاده از لوله یا طناب یا مقوای نازک مسئله را حل کنند و آنها تنها یک بار شانس حمل این سنگ ها را دارند و اگر سنگی بر زمین بیفتد راه حل آنها موفق نبوده است.

  • بازی معما

اکثر کودکان از حل معما لذت می ‌برند. بنابراین مربیان می‌توانند از این فرصت طلایی برای به کارگیری روحیه همکارانه و کار دسته جمعی کودکان استفاده کنند. مربی می تواند برای هر گروه معما طرح کند و به آنها یک سرنخ بدهد. کودکان می بایست کار دسته جمعی کرده تا به سرنخ اصلی رسیده و معما را حل کنند. در این بازی آن ها آزادند تا از هر ابزار و هر محیطی که برای حل مسئله شان لازم است استفاده کنند.

سخن آخر اینکه تفکر نقادانه هویتی برای ما می سازد که می توانیم بدان افتخار کنیم. تفکر نقادانه را به خاطر خودمان و جامعه ای که در آن زندگی می ‌کنیم به کار گیریم و گسترش دهیم.