علل دروغگویی کودکان وراهکارهای درمان آن
برای مقابله با دروغگویی کودک، از خودتان شروع کنید!
مقدمه
دروغگویی صفتی ناپسند است که بعضی از کودکان وبزرگسالان بدان مبتلایند این صفت در میان بعضی از افراد چنان شایع است که بسیاری آن را عادی تلقی می کنند. والدین بسیار از دروغگویی کودکشان اظهار گلایه می کنند. به رغم تلاش آنها برای از بین بردن این عادت با برطرف کردن تمام نیازهای کودک باز شاهد دروغگویی کودکشانند واین امر بی اعتمادی والدین را فراهم می آورد. دانستن این نکته حائز اهمیت است که دروغگویی از امری ساده وکوچک شروع می شود و اگر با آن بر خوردی مناسب صورت نگیرد به مرضی خطرناک تبدیل می شود. دروغگویی به طور ذاتی در نهاد هیچ کودکی نیست ودر واقع محیط ناسالم است که باعث به وجودآمدن این رفتار زشت می شود.
دروغگویی
دروغگویی از نظر لغوی به معنای کتمان واقعیت است. دروغگو کسی است که به اطرافیانش اعتمادی ندارد وتمایل به جلب توجه دیگران دارد. او دچار ضعف شخصیتی است واعتماد به نفسش پایین است. باید بدانیم برای بازداری کودک از دروغگویی نباید متوسل به اجبار شویم بلکه باید شرایط مناسب برای دروغ نگفتن را فراهم نماییم.
انواع دروغ
پیش از شناختن انواع دروغگویی وراهکارهای مقابله با آن باید ابتدا دروغ واقعی را از دروغ غیر واقعی تشخیص دهیم.
- دروغ تخیلی: حرفهای کودک زاییده خیالش است ونمی تواند بین تخیلاتش وواقعیت تفاوتی لحاظ کند.
- دروغ اکتشافی: گاهی کودکان برای اینکه بدانند اگر قوانین را بشکنند چه اتفاقی می افتد اقدام به دروغ گفتن اکتشافی می کنند؛ واینکه ببینند با استفاده ازاین روش تا کجا می توانند قسر در بروند.
- دروغ شاخدار: این دروغ شامل خودستانی افراطی یا اغراق درباره ی یکی از اعضای خانواده است.
- دروغ واقعی: دروغی است که از ترس تنبیه شدن گفته می شود وبدترین نوع دروغ است که باید هرچه زودتر جلوی آن را گرفت.
علل دروغگویی
- ترس: یکی از مهمترین علل دروغگویی در کودکان، ترس است؛ زیرا کودک تصور می کند در صورت اغراق به خطای خود مورد سرزنش، تحقیر یا تنبیه قرار می گیرد وبه ناچار برای حفظ خودش به دروغ گفتن پناه می برد.
- اجبار: وقتی از کودک خواسته شود کاری را که مورد علاقه اش نیست انجام دهد، یا آن را انجام نمی دهد یا به دروغ وانمود می کند که انجام داده است.
- الگوهای نامناسب: اگر در خانوادها، والدین یا کسانی که با کودک زندگی می کنند دروغ بگویند به طور غیر مستقیم زمینه ی دروغگویی را برای کودک فراهم ساخته اند.
- احساس حقارت: اگر کودکی دائما” در خانواده یا محیط های دیگر مورد سرزنش، تحقیر وتمسخر قرار گیرد؛ برای برتر نشان دادن خود وجلب توجه خانواده واطرافیان متوسل به دروغگویی می شود.
- نیازهای ارضا نشده: هر چه نیازهای ارضا نشده در کودک بیشتر باشد، احساس کمبود در کودک قویتر است و او برای جبران این احساس به دروغگویی می پردازد.
- خودنمایی: کودکانی که مورد محبت وتوجه والدین واطرافیان قرار ندارند، برای خود نمایی وجلب توجه به دروغ متوسل می شوند.
- داشتن توقع بیش از حد: بعضی از والدین بدون در نظر گرفتن توان کودک توقع بیش از اندازه از او را دارند و وظایف سنگین وکارهایی طاقت فرسا را به او تحمیل می کنند.
- اجازه نداشتن برای بیان حقیقت: گاهی گفتن حقایق یا ابراز احساسات توسط کودک برای بعضی اولیا ومربیان ناخوشایند است وبه سرزنش وتحقیر وگاه تنبیه کودک می انجامد. در چنین شرایطی کودک ناگزیر به دروغ گفتن می شود.
- احساس فشار در برابر بازجویی والدین ومربیان: بعضی از والدین ومربیان به گونه ای کودکان را مورد بازجویی وسؤال قرار می دهند که او ناگزیر برای دفاع از خود مجبور به دروغگویی می شود.
- خیال پردازی: گاهی کودکان چون نمی توانند در دنیای واقعی نیازهای خود را برطرف کنند به عالم خیال پناه می برند و در آنجا دست نیافتنی ها را برای خودشان فراهم می کنند. آنها خود را به دروغ غیر از آنچه هستند نشان می دهند و این امر در بین کودکانی که نواقص جسمانی دارند، بیشتر دیده می شود.
- بی اعتنایی اطرافیان به دروغگویی وراستگویی: وقتی که اطرافیان کودک به دروغگویی و راستگویی او توجه نکنند وچه بسا خودشان نیز دروغ بگویند، ارزش راستگویی وزیان دروغگویی برای کودک مشخص نمی شود وتصور می کند دروغ گفتن مثل راستگویی لازم است. به این ترتیب او برای رسیدن به خواسته هایش متوسل به دروغگویی می شود.
- انتقام گیری: گاهی کودک می خواهد با به زحمت انداختن پدر ومادر، که به او آزار رسانده اند، انتقام بگیرد. در این شرایط با گفتن دروغی پدر و مادر را مضطرب می کند و حتی در مواردی سعی می کند آبروی آنها را ببرد.
- تشویق غلط: گاهی کودک با شیرین زبانی خاص خردسالی دروغی را که یاد گرفته در حضور پدرو مادر بازگو می کند آنها بدون توجه به عواقب کارشروع به بوسیدن و تشویق او می کنند؛ کودک نیز خوشحال شده، برای اینکه به محبت بیشتر دست یابد دفعات بعد دروغ های بزرگتر خواهد گفت و این امر به تدریج در وجود او تثبیت می شود.
راهکارهای اصلاح دروغگویی در کودکان
- اولین قدم آن است که با آرامش با دروغگویی کودکتان روبه روشوید.
- زمانی که می دانید کودکتان اشتباهی مرتکب شده است او را نترسانید ومجبور به اعتراف نکنید.
- کودکتان را محترم بشمارید وبه حرفهایش گوش دهید وبه کارهایی که انجام می دهد هر چند کوچک، به دیده ی تحسین بنگرید تا او برای خودنمایی اقدام به دروغ نکند.
- مواظب باشید تنبیهات آنقدر ترسناک نباشد که دروغگویی را به تنبیه ترجیح دهد.
- برای انجام کاری که از فرزندتان می خواهید، ابتدا میل انجام کاررا در دل او برانگیزید. بگذارید فرزندتان کمی آزادی عمل واحساس استقلال داشته باشد وخود را فردی محترم در اجتماع خانوادگی احساس کند. دراین صورت دیگر لزومی ندارد با دروغ گفتن به خانواده خیانت کند.
- به کودک خود مسئولیت های کوچک بدهید واگر از عهده ی انجام آن بر نیامد، مثل یک دوست صمیمی ومهربان از خطایش چشم پوشی کنید. مطمئن باشید که دفعه ی بعد همان کار را بدون دلهره وبه همان نحو که مورد قبول شماست، انجام می دهد.
- سرمشقی از صداقت باشید، هنگامی که تلفن زنگ می زند به کودک نگویید که اگر با من کار داشت بگو خانه نیستم.
- ازبیان دروغگویی دیگران نزد کودک خودداری کنید؛ زیرا چنین تصور می کند که چون آنها از راه دروغ به نتیجه رسیده اند، بنابراین اوهم اقدام به دروغگویی می کند.
- هرگز کودک را با دادن وعده های دروغ، فریب ندهید.
- دوستان کودکان را کنترل کنید.
- کودکتان را با دیگران یا حتی خواهر و برادرش مقایسه نکنید.
- اگر یکی ازفرزندان شما مدام دروغ می گوید، اجرای یک برنامه ی پاداش دهی که در آن برای هر روز که بدون دروغ بگذرد، بر چسب می گیرد چنین خواهد بود، او می تواند برچسب ها را با گرفتن امتیازهای مختلف مثل بازی، مهمان شدن به چیزی یا … عوض کند.
نتیجه گیری
با توجه به مطالب ارائه شده در ارتباط با علل و عوامل دروغگویی می توان به این نتیجه رسید که مهمترین عامل مؤثر در دروغگویی کودکان خانواده ی آنهاست و با به کاربستن راههای ارائه شده خواهد توانست در پیشگیری ودرمان دروغگویی تـأثیرگذارباشد.