..........

معرفی فبک

هدف از برگزاری کلاس‌های فبک در مجتمع آموزشی فرهنگ؛ رشد تفکر انتقادی، رشد تفکر مراقبتی بچه‌ها و رشد تفکر خلاق است. هریک از این کارها در کلاس‌های فبک به صورت نمایش، انیمیشن و بازی اتفاق می‌افتد.

در کلاس‌های فبک از یک محرک که بچه‌ها را به کلاس علاقمند کند استفاده می‌شود و از طریق بازی و داستان به موضوعات مختلفی مثل آزادی، پرسش‌گری، مسئولیت‌پذیری و... پرداخته می‌شود. طریقه‌ی  گفتگو در کلاس: در طول کلاس بچه‌ها به صورت دایره‌وار می‌نشینند و به‌طور مستقیم با یکدیگر گفتگو می‌کنند.

حرف‌هایشان را با استدلال می‌زنند و حرف‌های دیگران را می‌شنوند. به هم فرصت نقد می‌دهند و حرف یکدیگر را کامل می‌کنند.

تفکر انتقادی یعنی من بتوانم برای هر مسئله نظر، نقد و زاویه دیدی داشته باشم.

تفکر خلاق یعنی بچه‌ها خلاقیت را در تک‌تک ابعاد زندگیشان به کار ببرند و همیشه ایده‌های نو داشته باشند و پدیده‌ها را به صورت بدیعی نگاه کنند.

تفکر مراقبتی یعنی با هر دیدگاهی علاوه بر اینکه مراقب خودم هستم مراقب دوستانم هم هستم و اجازه نمی‌دهم اطرافیانم به خاطر خواست، رفتار و دیدگاه من آسیب ببینند.

تاریخچه‌ی فبک

چه اتفاقی افتاد که امروزه فلسفه را به این شکل به کودکان درس می‌دهیم؟

در دهه ۱۹۸۰ متیو هیتمن استاد دانشگاه نیوجرسی آمریکا در مقطع دکتری متوجه شد دانشجوها نمی‌توانند برای حرف‌هایشان استدلال مناسب داشته باشند و مدام در حال مجادله هستند و این جرقه خورد که برنامه‌ای پیاده کنند تا بچه‌ها از کودکی شروع به یادگیری فلسفه کنند.

فلسفه برای کودکان به این شکل تعریف می‌شود که در یک بازه زمانی سه‌سال‌ونیم تا هیجده سال یک سری داستان متناسب با سن کودکان تعریف کنیم که در خلال آن‌ها کودکان یاد بگیرند راحت گفتگو کنند. در ایران بالای ۲۰ سال است که فلسفه برای کودکان آموزش داده می‌شود.

داستان شهری و روستایی

داستان شهری و روستایی داستانی از مثنوی معنوی مولاست. داستان از این قرار است که مرد شهری دوستی روستایی داشت. مرد روستایی هر زمان که به شهر سفر می‌کرد مهمان دوستش می‌شد و هربار از مرد شهری دعوت می‌کرد که به همراه خانواده به روستا بیایند تا او بتواند مهمان‌نوازی‌اش را جبران کند... در نهایت وقتی مرد شهری به همراه خانواده به روستا می‌رود مرد روستایی وانمود می‌کند که او را نمی‌شناسد و آنها را به خانه راه نمی‌دهد...

در پایان این داستان از بچه‌ها می‌خواهیم مفهومی را که به ذهنشان می‌آید بازگو کنند.

عروسک‌ساز

تا حالا به ویژگی‌های عروسک‌ها فکر کرده‌اید؟ چرا آن‌ها عروسک هستند و ما آدم؟

عروسک از کجا آمده؟ قبل از مغازه کجا بوده؟ قبل از ساخت کجا بوده؟

وفای به عهد- در ادامه‌ی داستان شهری و روستایی

آیا باید به قول‌هایمان عمل کنیم؟ اگر عمل نکنیم چه می‌شود؟ افردای که به قول‌هایشان عمل نمی‌کنند برای دوستی مناسبند؟ با خانواده و دوستان در رابطه با وفای به عهد گفت‌وگو کنید. آیا می‌توانید قولی بدهید و وفای به عهد نکنید؟ اگر قول ما درست نباشد چطور؟ از کجا بفهمیم قولمان درست است؟

مهمان و مهمان‌نوازی

مهمان کیست؟ مهمانی رفتن به چه معناست؟ اگر به جایی دعوت شدیم باید قبول کنیم؟ وقتی به مهمانی می‌رویم چه توقعاتی باید داشته باشیم؟ میزبان ما چه کارهایی باید انجام دهد؟

یک لیست تهیه کنید که در آن ویژگی‌های فرد مهمان‌نواز را بنویسید و از دوستانتان هم بخواهید مواردی را بنویسند و در نهایت جمع‌بندی کنید.

در جاهایی غیر از ایران مردم چطور مهمانی می‌روند و چطور از مهمان‌های پذیرایی می‌کنند؟ همه مهمان‌نواز هستند؟

سفر و مرد روستایی

سفر چیست؟ سفر خوب است یا بد؟ چرا مردم از سفر رفتن خوشحال می‌شوند؟ چه اتفاقاتی در سفر می‌افتد؟ آیا سفر رفتن ما مثل سفر رفتن حیوانات است؟ حیوان‌ها هم سفر می‌کنند؟ ما باید چه مسافتی را طی کنیم تا سفرنام بگیرد؟ لازم است از شهر خارج شویم یا از کشور خارج شویم یا نه فاصله‌های کم هم سفر حساب می‌شوند؟

لیستی تهیه کنید و در آن ویژگی‌های سفر انسان و حیوان‌ها را بنویسید. در این لیست حتما شباهت‌ها و تفاوت‌ها را مقایسه کنید و اگر دوست دارید با اطرافیان به اشتراک بگذارید.

واقعی و غیر واقعی

آیا حالتی داریم که نه روز باشد نه شب باشد؟ چیزی که نه زنده باشد نه مرده؟ چه حالت‌های دوتایی را می‌توانیم تبدیل به سه حالت کنیم؟

خوب و بد/ بودن یا نبودن/ رنگ آبی و رنگ قرمز/ مربع و مستطیل/ زنده و مرده/و... فکر کنید و پیدا کنید.

دوست و دوستی

فقط به این سوالات فکر کنید:

من دوست دارم به چه معناست؟

آیا دوست با دوستی یکی است؟

آیا همه‌ی آدمها می‌توانند دوست داشته باشند؟

آیا چیزی هست که دوست داشته نشود؟

آیا ما مجبور هستیم که حتما دوست داشته باشیم؟

دوست‌هایمان را از کجا پیدا کنیم؟

آیا اگر من با کسی دوست باشیم دلیل می‌شود که او هم با من دوست باشد؟

آیا می‌شود با کسی دوست باشیم و احساسی به او نداشته باشیم؟

تعریف دیگران از دوستی را بپرسید و با هم به اشتراک بگذارید.

علت و معلول

برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.

دوستی

همه‌ی ما در ذهنمان تصویری از دوستی داریم. ویژگی‌هایی که بر اساس آنها دوستمان را انتخاب می‌کنیم. دلایلتان را بگویید.

آیا ما می‌توانیم با پدر یا مادرمان دوست باشیم؟

آیا می‌توانیم با گل دوست باشیم؟

آیا می‌توانیم با همکلاسی‌مان دوست باشیم؟

آیا می‌توانیم با تمساح دوست باشیم؟

آیا می‌توانیم با روز دوست باشیم؟ آیا می‌توانیم با خواهر یا برادرمان دوست باشیم؟ آیا می‌توانیم با سگ و گربه دوست باشیم؟

با توجه به ویژگی‌هایی که لیست کردید با کدام یک از این موارد می‌توانید دوستی کنید.

این یا آن؟

چهارستون را با این عناوین در نظر بگیرید:

چیزهایی که به نظر می‌رسد واقعی‌اند اما واقعی نیستند.

چیزهایی که به نظر می‌رسد واقعی‌اند و واقعی هستند.

چیزهایی که به نظر نمی‌رسد واقعی باشند و واقعی هستند.

چیزهایی که به نظر نمی‌رسد واقعی باشند و واقعی هم نیستند.

حالا این موارد را به عنوان جنس در نظر بگیرید که باید در این قفسه‌ها بچینید:

گل مصنوعی- ماشین اسباب‌بازی- کتابی درباره‌ی قصه‌ی شاه پریان- یک بطری پر از آب- یک هواپیمای کاغذی- یک عکس از مدیر مدرسه- یک شاخه گل طبیعی- یک شمع روشن- یک نقشه ایران

حالا فکر کنید هرکدام از این اجناس را در کدام ستون جا می‌دهید.می‌توانید جنسی را در هیچ قفسه‌ای نگذارید.دلیلتان را از انتخاب هر قفسه بگویید.

واقعی یا غیرواقعی چیست؟

پرسش‌های فلسفی

پرسش‌های قطعی به پرسش‌هایی گفته می‌شود که مشخص و قطعی است. مثلا آب در چند درجه به جوش می‌آید.

پرسش‌های باز، پرسش‌های بحث‌برانگیز که جواب قطعی ندارند. در واقع پاسخ‌های دیگری داریم که پاسخ مناسب ما نیست اما شایستگی جواب را دارند.

ما در پرسش‌های فلسفی بحث می‌کنیم گفت‌وگو می‌کنیم و به دنبال بهترین پاسخ می‌گردیم.

ما پرسش‌های هستی‌شناسانه‌ی باز و هستی‌شناسانه‌ی بسته داریم. در این پرسش‌ها می‌توانیم خیلی کلی‌تر به هستی نگاه کنیم و پاسخ‌هایی را در نظر بگیریم.

علت و معلول ( قسمت ۲ )

وقتی یک اتفاقی می‌افتد چه چیزی باعث می‌شود آن اتفاق رخ دهد . مثلأ گرسنه شده‌ام. به همین دلیل غذا می‌خورم. غذا دلیل گرسنگی من است. یا من نشسته‌ام و یک آدمی شروع به داد زدن می‌کند. آیا داد زدن آن شخص به من ارتباطی دارد؟ شما چه فکر می‌کنید؟ یک موز روی زمین افتاده است و پای من روی آن رفته و به زمین می‌افتم. آیا افتادن من ارتباطی به موز دارد؟ بله موز باعث شده من به زمین بیافتم. صدای رعد و برق می‌آید و می‌بینیم باران گرفته دلیل باران می‌تواند رعد و برق باشد؟ یا من یک گربه دارم و نوازشش می‌کنم. او شروع به تکان دادن دمش می‌کند. آیا دلیل تکان دادن دم ناز کردن من است ؟ به اتفاقات دیگری فکر کنید که ممکن است به هم مربوط باشند.

تشابه

امروز قست دیگری از داستان ساینا را داریم. ساینا در مدرسه آموزگاری دارد به نام آقای پرتو ، آقای پرتو خیلی پیر است. او دختری دارد که همین روزها بچه کوچکی به دنیا می‌آورد. آقای پرتو خیلی از ما بزرگتر است همه چیز را می‌داند. مهربان و باحوصله است. یک عینک سفید به چشم‌هایش می‌زند و هر زمان از ایشان سؤال سخت یا به قول خودشان فیلسوفانه می‌پرسیم شروع به تکان دادن عینک روی بینیشان می‌کنند. من از این کارشان خنده‌ام می‌گیرد. دوست صمیمی من نامش چیستا است که کنار هم در یک نیمکت می‌نشینیم. او همانند من کلی سؤال دارد. آقای پرتو می‌گوید ما خیلی شبیه هم هستیم ولی من نمی‌دانم چه چیزی ما را شبیه هم کرده است؟ مثلاً چیستا توت‌فرنگی را بیشتر از گوجه سبز دوست دارد ولی من گوجه سبز را بیشتر از توت فرنگی دوست دارم. یا قد من بلندتر از او است.  شبیه هم بودن اصلا یعنی چی ؟

چرا به بعضی‌ها می‌گویند شما شبیه یکدیگر هستید یا با یکدیگر فرق می‌کنید ؟

دو تا چیز چطوری شبیه هم هستند یا نیستند؟

تفکر خلاق و نیاز به واکنش به جهان

امروز می‌خواهیم در رابطه با تفکر خلاق و نیاز به واکنش به جهانمان صحبت کنیم. کودکان ما نیاز دارند در بزرگسالی در مواجه با مشکلات بهترین واکنش را داشته باشند به منظور اینکه در رفع مشکلات فقط یک نقطه را نبینند بلکه اشراف به تمامی زوایا داشته باشند. اگر کودکان ما نگاه خلاق نداشته باشند نمی‌توانند دید گسترده داشته باشند. اگر تغییرات را در نظر نگیریم نمی‌توانیم جهانی متفاوت بسازیم و قطعأ روابط محدودی خواهیم داشت. این عمل فقط با پرورش تفکر خلاق رخ می‌دهد .

چه چیزی می‌تواند رخ دهد چه چیزی نمی‌تواند

اجناسی داریم که می‌خواهیم در قفسه‌های سوپرمارکت‌مان جاگذاری کنیم.

اولین طبقه : چیزهای که می‌توانیم به آن‌ها فکر کنیم ولی اتفاق نخواهند افتاد

دومین طبقه : چیزهای که می‌توانیم به آن‌ها فکر کنیم و اتفاق خواهند افتاد

سومین طبقه : چیزهای که نمی‌توانیم به آن‌ها فکر کنیم اما اتفاق خواهند افتاد

چهارمین طبقه : چیزهای که نمی‌توانیم به آن‌ها فکر کنیم و اتفاق هم نخواهند افتاد

اجناس : ۱- دایره گوشه دار ۲- کوهی که نیم آن زیر زمین و ادامه آن روی کره ماه است. ۳- مترسکی که زنده است و با هر کسی صحبت کند هم‌سن او می‌شود. ۴- یک بسته پفک که با خوردن هر دانه از آن دو عدد پفک به آن اضاف می‌شود. ۵- دو عدد برابر که در زمان خاصی نا برابر می‌شوند. ۶- موشی که به راحتی یک فیل را قورت می‌دهد.

در هنگام چیدن امکان دارد قفسه‌ای خالی بماند یا کاملاً پرشود.

عنوان تب 1

برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.

عروسک‌ها

باتوجه به موضوع عروسکها و بحث بین من و مادرم به ویژگی عروسک‌ها فکر کردید؟

چرا ما آدم هستیم و اونا عروسک اند ؟

مادر در جواب سوال من که عروسک قبل از ساخته شدن کجا بوده؟ جواب داد یک ایده در ذهن عروسک ساز.

آیا شما تا به حال فکر کرده‌اید عروسک‌ها از کجا آمده‌اند؟

دروغ

امروز می‌خواهیم در رابطه با مفهوم دروغ صحبت کنیم. تا حالا دروغ شنیده‌اید؟ دروغ گفتن کار بدی است؟ همیشه بد است یا در بعضی مواقع درست است؟ دروغ گفتن یعنی چه؟ کتمان کردن حقیقت یا وارونه جلوه دادن؟ آیا پیش آمده در شرایطی قرار بگیرید که راست گفتن به ضرر شما باشد و دروغ بگویید؟

اگر همه‌ی آدم‌های دنیا دروغ بگویند آیا آن موقع هم دروغ بد است؟

شناخت خود

امروز می‌خواهیم در رابطه با شناخت خود صحبت داشته باشیم. همانند ساینا که با عروسکش شروع به گفت‌وگو می‌کرد این گفت‌وگو باعث می‌شود ما شناختمان در رابطه با احساسات خودمان بیشتر شود.

اسم چیست؟

یادتان می‌آید وقتی جس خودش را معرفی می‌کرد چه گفت؟ گفت اسم من جس است و فکر می‌کنم اسمم خیلی مناسب من است. از کجا فهمیده بود؟ اسمش مناسب است. چه اسمی مناسب شما است ؟ چه کسی اسم شما را انتخاب کرده؟ اسم شما از کجا آمده؟ نماد یا نشانه‌ای دارد؟ هم‌اسم شخص معروفی هستید؟ بقیه اسامی از کجا آمده‌اند؟ مثلاً اسم خیابان‌ها. چرا به ماشین می‌گوییم ماشین؟ عروسک‌های شما اسم دارند؟ تا حالا شده چیزی اسم نداشته باشد؟ در آن زمان چکار باید کرد؟

می‌شود یک دختر را به اسم پسر صدا زد؟ چرا نمی‌شود؟ راجع‌به این مسئله با دوستان و خانواده گفت‌وگو کنید.

خوش‌اخلاقی و بداخلاقی

اخلاق چیست؟ این‌که یک نفر لبخند بزند خوش اخلاق است؟ این‌که یک نفر اخم کند بد اخلاق است؟

چه چیزی باعث می‌شود بگوییم این آدم بداخلاق یا خوش‌اخلاق است ؟

همه ما پیش زمینه‌ای در رابطه با بداخلاق بودن داریم. آیا اگر تمام دنیا بد اخلاق باشند باز هم بد اخلاقی بد است؟

در بین ما آدم‌های خوش اخلاقی هستند که معروفند. می‌خواهیم ویژگی این افراد را مورد بررسی قرار دهیم. چه چیزی باعث می‌شود آن‌ها را خوش‌اخلاق بدانیم.

قصه‌ها

امروز می‌خواهم چندتا سؤال بپرسم. ولی قبل از آن بگویم بعضی اتفاقات در زندگی ما مثل قصه هستند آیا قصه‌ها واقعی‌اند؟

آیا همه‌ی قصه ها اول دارند؟ و با یکی بود یکی نبود شروع می‌شوند؟ اصلاً می‌شود بدون اول یک قصه را آغاز کنیم و فقط وسط و آخر داشته باشیم؟

آیا قرار باشد شما قصه‌گو شوید چگونه داستان‌ها را انتخاب می‌کنید؟ می‌شود فقط آخر قصه را تعریف کرد؟

قبل از شروع به سوالات مطرح شده فکرکنید؟ اصلا قصه به چه معناست؟

داستان مرد لاف‌زن

داستان مرد لاف زن از کتاب مثنوی مولوی دفتر سوم

مردی پرادا دنبه‌ای در خانه داشت. با آن لب و سیبیل خود را چرب می‌کرد و به مهمانی ثروتمندان می‌رفت و طوری رفتار می‌کرد که گویا غذای چرب و خوشمزه‌ای خورده است. به سیبیل خود دست می‌کشید تا به حاضران دلیل راستی گفتارش را نشان دهد، اما شکمش از گرسنگی ناله می‌کرد. شکم مرد دشمن سیبیل او شده بود. مدام دعا می‌کرد خدا رسوایش کند و بخشندگان به آنان رحم کنند و چیزی به شکم و روده هم برسد. عاقبت دعایش مستجاب شد و گربه‌ای آمد دنبه را ربود.  پسر آن مرد از ترس پدر رنگ‌پریده به آن مجلس رفت و گفت آن دنبه که لب و سیبیلت را با آن چرب می‌کردی گربه برد. حاضران متوجه شدند و به او و خانواده‌اش غذا دادند. چرا آن مرد سیبیل و لبش را چرب می‌کرد؟ پیام داستان چیست؟

تفاوت عروسک با شخص

عروسک‌ها چه فرقی با آدم‌ها دارند؟

عروسک من مثل من حمام می‌کند ، می‌خوابنمش و با آن حرف می‌زنم. عروسک می‌تواند کارهای شخصی‌اش را انجام دهد؟ می‌تواند قول دهد؟ می‌توانیم عروسک را به آدم تبدیل کنیم یا آدمی را به عروسک؟

سن چیست؟

یادتان هست راجع‌به عروسک‌ها صحبت کردیم؟ در این مدت به عروسک‌هایتان فکر کرده‌اید؟  برای عروسک‌هایتان داستان تعریف کردید؟ از زمان شروع داستان تا پایان آن چقدر طول کشیده است؟

تا حالا به سن فکر کردید؟ شما چند سالتان است؟ آیا عروسک شما هم سن دارد؟ آیا می‌توانید برای عروسک سن تعیین کنید؟ از چه زمانی سن عروسک تعیین می‌شود؟ از زمانی که عروسک را خریدید یا از زمانی که ساخته شده؟ یا از زمانی که ایده‌ی ساختش به وجود آمده است؟

ثروت

امروز می‌خواهم در مورد موضوع جالب و جذابی گفت‌وگو داشته باشیم، اگر گفتید چه موضوعی؟

بله ثروت!

ارتباط ثروت با اخلاق، ثروت با روابط، ثروت با دوستی،  ثروت با خانواده و ... 

آیا پول، ثروت است؟

کدام‌یک از این‌ها ثروت است؟ پول- طلا- جنگل- هوش – دریا – پشتکار – عقل

آیا می‌توانیم تعریفی از ثروت بیاوریم؟

نوشتن

از زبان ساینا:

می‌خواهم از داستانم بگویم. داستانی که مال من باشد. باید درباره چیزهای باشد که درباره‌اش فکر می‌کنم و حرف می‌زنم. من درباره خیلی چیزها حرف می‌زنم. وقتی از نردبان بالا رفتم سرم گیج رفت و حالم بد شد. ترسیدم. شاید من از بلندی می‌ترسم احتمال دارد در بزرگسالی هم بترسم و همچنین از تنهایی و تاریکی بترسم. اگر همراه پدر مادرم می‌رفتم بیرون نمی‌ترسیدم. یا وقتی تاریک می‌شود اگر چراغ اتاق روشن کنم از تاریکی نمی‌ترسم. می‌دانم بچه‌ها از خیلی چیزها می‌ترسند. این را هم می‌دانم که مادرم از سوسک می‌ترسد. سام می‌گوید من از چیزی نمی‌ترسم ولی من میدانم او از سگ می‌ترسد. چیستا هم از سوسک می‌ترسد. این خوشحال کننده است که من تنها نیستم و اطرافیانم هم از چیزی ترس دارند.

چرا با این‌که بزرگ می‌شویم باز هم چیزی هست که از آن بترسیم؟ ترس خوب است یا بد؟

تا حالا به ترس فکر کرده‌اید؟

چه وقت‌های فکر کرده‌اید نمی‌ترسید ولی ترسیده‌اید؟

اصلاً می‌دانید چه اتفاقی باعث می‌شود از چیزی بترسیم؟ 

پیش آمده قبلاً از چیزی بترسید ولی الان دیگر از آن ترسی نداشته باشید؟

ترس

می‌دانید احساس ترس چیست؟ آیا ترس خوب است؟ آیا خوب است ما همیشه شجاع باشیم؟ ترس‌ها واقعی‌اند یا غیرواقعی؟

به این ترس‌ها فکر کنید: ترس از افتادن، ترس از تصادف، ترس از امتحان، ترس از این‌که موفق نباشیم، ترس از این‌که از دید دیگران خوب نباشیم.

قدر شناسی

امروز می‌خواهیم یادآوری از داستان مرد روستایی و شهری داشته باشیم. یادتان هست که مرد روستایی قدردان مرد شهری نبود. می‌دانید قدرشناسی به چه معناست؟ به چه کارهایی قدرشناسی می‌گوییم؟ اگر خودتان قدرشناس نباشید چه احساسی پیدا می‌کنید؟ اگر دوستتان قدردان شما نباشد چه احساسی پیدا می‌کنید؟ آیا این دوستی را ادامه می‌دهید؟

چه ویژگی‌هایی باعث می‌شود به کسی بگوییم قدردان؟ک

آیا اسباب بازی‌ها واقعی هستند؟

چه مسئله‌ای باعث می‌شود اسباب‌بازی‌ها را واقعی یا غیرواقعی بدانیم؟
اگر بتوانیم با اسباب بازی‌ها صحبت کنیم، حمام برویم و دردودل کنیم، آیا دلایل خوبی بر واقعی بودن است؟

خوانش داستان شغال و خم رنگ

امروز یکی دیگر از داستان‌های مثنوی مولوی را داریم. یک روز شغالی در خم رنگرزی افتاد. وقتی بیرون آمد رنگش کاملاً عوض شده بود. زمانی که به آفتاب می‌تابید می‌درخشید و رنگارنگ دیده می‌شد. شغال حسابی مغرور شده بود و به خود می‌گفت من یک طاووس بهشتی هستم. به شغال‌های دیگر اهمیت نمی‌داد و خود را برتر می‌دانست. شغال دیگری به او گفت آیا حیله‌ای در سر داری یا واقعاً زیبا شده‌ای؟
شغال گفت به رنگ‌های من نگاه کنید و من را ستایش کنید. کدام شغالی آنقدر زیبایی دارد؟ شغال‌ها او را ستایش کردند و گفتند تو را به چه نام بنامیم؟ شغال گفت من طاووس نر هستم، من را طاووس بنامید شغال دیگری گفت آیا صدایت همانند طاووس است؟ در جواب مکثی کرد و گفت خیر. شغال گفت پس تو یک طاووس نیستی و دروغ می‌گویی و با ظاهرسازی به بزرگی نمی‌رسی. به نظر شما داستان شغال و خم رنگ چی مفهومی را به ما می‌رساند ؟

پرورش خلاقیت

در نگاه سنتی ما به آموزش‌وپرورش، کودکی که شروع به تفکر و تعقل می‌کند قوه خلاق( تخیل) او غیرفعال می‌شود. همین امر باعث می‌شود راه‌کارهای دیگر را از کودک بگیریم و کودک زوایایی برای تفکر را از دست بدهد و در بروز مشکلات نمی‌تواند گسترده و با ذهن باز به سمت مسائل پیش رود

شباهت‌ها وتفاوت‌ها

تا حالا به این موضوع دقت کرده‌اید که دو نفر چقدر می‌توانند شبیه یا متفاوت از یکدیگر باشند؟
می‌خواهم از موارد زیر چند موضوع را انتخاب کنید، شباهت‌ها و تفاوت‌های آن را بگویید.
مادر- پدر مادر- دختر پدر- پسر مداد- خودکار

سفر تفریحی

امروز اولین روز فصل بهار است. آقای پرتو برای روز چهارشنبه قول یک سفر یک‌روزه را به ما داده است. قرار است صبح به کوه برویم و عصر بازگردیم. آقای پرتو می‌گوید اگر سفرنویسان در گذشته نبودند ما نمی‌توانستیم آ‌نقدر اکتشاف در جهان داشته باشیم. از سفرنامه ناصرخسرو و مارکوپلو صحبت کرد و از خواست هرکس یک سفرنامه شخصی داشته باشد و یک داستان خیالی از چیزهای که روز چهارشنبه می‌بینیم و می‌شنویم بنویسیم و عصر پنجشنبه که مدرسه تعطیل است به مدرسه بیایم و داستانمان را تعریف کنیم. تا آن زمان نباید با کسی در این رابطه صحبتی داشته باشیم و داستان ما باید همانند یک راز باشد. شما تا حالا سفر تفریحی رفته‌اید؟ تا حالا سفرنامه‌ نوشتید؟

تفکرخلاق با استفاده از تجارب

یکی از انواع تفکر، تفکر خلاق است. چرا تفکر خلاق؟ ما نیازمند تفکر خلاق هستیم که بتوانیم این جهان را جهت‌دار و هدفمند کنند. برای کودک ما چه ضرورتی دارد؟ این عمل باعث رشد مهارت‌های انسانی می‌شود تا بتوانند دنیا و جهانشان را به خوبی درک کنند.  اهمیت تفکر خلاق برای ما یافتن ایده‌هایی است که بتوانیم جهانمان را خیلی خیلی بهتر کند و این عمل بر عهده ما شهروندان خوب جهان است. تجارب کودکان برای خلق چیزهای جدید مهم‌ترین اتفاق است و وظیفه ما ایجاد این فرصت است

رنگ‌ها

من امروز لباسم تیره است. مشکی و سفید پوشیده‌ام. به نظر شما رنگ چشم‌های من چه رنگی است؟

در آیینه دیده ام قهوه‌ای است. رنگ چشم‌های شما چه رنگی است‌؟ آیا امکان دارد رنگ چشم آدم تغییر کند؟

بعضی چیزها تغییر می‌کند. مانند رنگ آسمان در شب و روز. آیا می‌شود رنگ‌ها تغییر کنند؟ زمان ، موقعیت ، تاریکی و روشنی همه مؤثرند.  

اسم ها

اگر به یاد داشته باشید در داستان ساینا ، ساینا می‌گوید اسم واقعی من ساینا نیست. ساینا اسمی است که خودم روی خودم گذاشته‌ام نه پدر و مادرم. آیا ما می‌توانیم اسم خودمان را تغییر دهیم؟ مثل ساینا اسمی که دوست داریم را بگذاریم؟

آیا ما اسم واقعی و غیر واقعی داریم؟ چه اتفاقی رخ می‌دهد اگر اسم نداشته باشیم؟

می‌شود هر چه سنمان بالاتر رود اسم بیشتری داشته باشیم؟ آیا اسم به سن آدم ها ارتباطی دارد ؟

اسم شما را ه کسی انتخاب کرده است؟ اسم شما می‌تواند چیز دیگری باشد؟ با تغییر اسمتان شما همان آدم قبلی هستید ؟

اندیشیدن و دارای افکار بودن

افکار کلی در ذهن ما دسته‌بندی و هدف ندارد. اندیشیدن یعنی با چارچوب به ایده‌ی خاصی فکر کنیم. آیا در زمان خواب در حال اندیشیدن هستید؟ آیا در زمان حل مسئله ریاضی در حال اندیشیدن هستید؟آیا زمانی که ایده‌ای خلق می‌کنید در حال اندیشیدن هستید؟

پرسش‌هایی در باب ترس

آیا ترس واقعی است یا خیر؟

ترس یک احساس است یا یک قضاوت؟

آیا کسی هست که از هیچ‌چیز نترسد؟

ترس چه تاثیری بر زندگی شما دارد؟

ترس چیست؟

بعد چه اتفاقی می‌افتد؟

ما در جهان دو نوع واقعه داریم. یکی وقایعی که ما مسئولشان نیستیم و علتی برای آن نداریم. یکی وقایعی که ما به‌وجود می‌آوریم و برایشان دلیل داریم. کودک باید این دو نوع واقعه را تفکیک کند. اتفاقات بر حسب حادثه را لازم نیست توجیه کنیم ولی برای اتفاقاتی که مسئولش هستیم باید دلیل بیاوریم.

با این روش ذهن کودک طبقه‌بندی و پویا می‌شود. این دسته‌بندی هم به ما و هم به کودکمان آرامش می‌دهد.

 

حریم دوستی

چه اتفاقاتی در دوستی‌هایمان می‌افتد؟ در بعضی دوستی‌ها می‌توان شوخی کرد و در بعضی دوستی‌ها اینطور نیست. هم دوستی‌ها دارای حدود مشخصی است. ما باید حریم روابط را حفظ کنیم. حریم به این معناست که اجازه می‌دهم دوستم من را به اسم کوچک صدا کند ولی حق ندارد من را لمس کند. خیلی مهم است در روابط و نوع ارتباط حریم مشخصی داشته باشیم و هرگاه قصد شکست داشت باید به او تذکر دهیم و روشن با یکدیگر صحبت کنیم.

ثابت کن

تا حالا شده کسی به شما بگوید ثابت کن که می‌توانی نقاشی کنی؟ یا ثابت کن که می‌توانی بایستی؟

چگونه ثابت می‌کنی؟  می‌گویید می‌توانم در دفتر نقاشی‌ام نقاشی بکشم، ببینید می‌توانم روی پاهایم بایستم. در اصل ثابت کردن نشان دادن آن کار است ولی در بعضی موقعیت‌ها نمی‌توانیم ثابت کنیم. آن موقع چه‌کار می‌کنیم؟

الان روز است یا شب؟ روز است چون آسمان روشن است. پس شما دلیل آورده‌اید که الان روز است.  

راجع‌به اثبات حرف‌هایتان تمرین کنید.

ترحم و یاری کردن

 

اگر کسی کمک بخواهد به او یاری می‌دهیم ولی به بعضی افراد از روی ترحم کمک می‌کنیم. مثلاً این فرد خیلی کوچک و ضعیف است و گناه دارد. از زوایه ترحم نگاه کردن به ارتباط ما رنگ‌وبوی خوبی نمی‌دهد. چون قرار است ارتباط ما از روی همدلی باشد.

چرا آدم ها به یکدیگر ترحم می‌کنند؟

ترحم با همدلی چه فرقی دارد؟ زمانی که کسی به شما یاری رسانده یا ترحم کرده چه احساسی داشتید‌